سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت با شهوت در یک دل جای نمی گیرد . [امام علی علیه السلام]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

مدت مدیدی است که رسانه های جمعی درباره فرزند آوری به وجه زاید الوصفی تبلیغ می کنند،بدون اینکه به عواقب وخیم وخطرناک چنین پدیده بی رویه ای کمترین توجهی نشان دهند.اخیرا برای خانواده هایی که در سال های اخیر بیشترین تولید مثل را داشته باشند جوایزی در نظر می گیرند .بدون رعایت نوبت در ثبت نام اتومبیل ثبت نام می کنند. تسهیلات دویست سیصد میلیونی به آنان اختصاص می دهند.خلق الله را چنان وسوسه می کنند که فارغ از هر وضعیتی به فرزندآوری بیندیشند.حتی مرد شصت هفتاد ساله می خواهد دست به تولید مثل بزند چرا که تنها در این صورت است که شانس برنده شدن را دارد.به قول سعدی علیه الرحمه مرد هفتا ساله جونی می کند.که به نظر می رسد ایده ای است فاجعه آفرین.به هر حال اگر بخواهیم دو مسئله ریشه دار نه تنها در ایران بلکه در دنیای امروز وآینده  را  کالبد شکافی کنیم و در رأس مسئله ها نام ببریم؛یکی آلودگی محیط زیست ودیگری افزایش بی رویه سریع جمعیت است.البته افزایش جمعیت در گذشته معنی دار بوده است .مخصوصا اولاد ذکور دو دلیل عمده داشته است .یکی شرکت در جنگ های قومی وقبیله ای ودیگری کندن زمین واشتغال در کارهای کشاورزی و یا چراندن گله ها وحیوانات.که با ورود صنعت به زندگی انسان ،مخصوصا در دنیای فناوری جدید وزندگی دیجیتالی که دیگر افزایش جمعیت آن هم با وضعیتی بی رویه معنای خود را از دست داده است. بحث این است که همین اندازه جمعیتی که داریم برای تربیت وکنترل آن وبرای تأمین مایحتاج زندگی آنان چه راهکاری در پیش داریم.

در گذشته که بهداشت به مفهوم امروز رایج نبود  ،طبیعت زاد ومرگ بشری را تعیین می کرد،واو که همیشه طرف دار نیرو است؛مقاوم تر ها را نگه می داشت وبقیه را که تاب مقاومت در مقابل بلایا را نداشتند روانه می کرد.امراض بچه کش مشخص بود وهیچ راه چاره ای برای مقابله با آن نبود. ولی به بهداشت جدید  مرگ بچه به حد اقل پایین آمده ،و از سوی دیگر رپیشرفت خیره کننده ای که در علم پزشکی وفیزیولوژیکی حاصل شده ؛متوسط سن بزرگترها را افزایش داده است.من باب مثال کسانی که در گذشته در پنجاه سالگی پیر حساب می شدند وآماده مردن می شدند الان هشتاد نود سالگی را نیز برای مردن مناسب نمی دانند وشگفت تر اینکه برخی مردان متمول در مرز نود یا صد سالگی ازدواج مجدد می کنند ویا دختران را به حباله نکاح خود می افکنند.

نتیجه آن است که دنیا رو به سوئی دارد که برای اینهمه جمعیت کوچک بشود؛خاصه آنکه نحوه زندگی جدید،دامنه نیاز های انسانی را وسعت می دهد.پس با این وصغ دیگر زندگی کومه نشینی وخانه به دوشی  واجاره نشینی که بخش عمده ای از جمعیت مارا در بر می گیرد اگر وجود داشته باشد ؛مایه شرم آوری است .وتراژدی قضیه بیشتر در اینجا است که یک کارمند باز نشسته که سرمایه عمر خود را برای آبادانی  ورفاه کشور در باخته اکنون پس از سی سال خدمت همچنان در خانه استیجاری زندگی می کنند.وفرزندان همین خانواده برخی ها با تحصیلات عالیه دربیکاری به سر می برند وهیچگونه ممری ندارند.وانگاه ما با بوق وکرنا در شیپور ها می دمیم که می خواهیم جمعیت را افزایش دهیم.غافل از اینکه مردم مانند گذشته زیستن به هر قیمت را دوست ندارند،وبرای آن شرایط وسطحی قائلند،که چون به آن دست نیابند خود را خوشبخت نمی دانند واز زندگی خود نا خشنودند ووقتی که مردم به ان چه که توقع دارند نرسند عواقب دیگری را نیز ممکن است به تماشا بنشینیم  که از حداقل های آن دست زدن به آشوب ها خواهد بود.از هند مثال می زنم وقتی در صد قدمی هتل «تاج محل»بمبئی که یکی از مجلل ترین هتل های دنیاست ،کسانی در زیر باران وآفتاب توی پیاده رو بخوابند،این تفاوت زندگی تا کی می تواند دور از تشنج واعتنا باشد؟

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 102/3/4:: 8:0 عصر     |     () نظر

یکی از مباحث مهم زیبایی شناسی در عرصه سبک شناسی ونقد ادبی که مورد غفلت قرار گرفته است وجا دارد که مقاله ای درباره آن پرداخته شود


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 102/3/4:: 11:1 صبح     |     () نظر

اخیرا از طریق رسانه های جمعی مطلع شدم که چند قلاده پلنگ در دربند شکارممنوع مشکول پیدا شده وبه ثبت رسیده است .بعید نمی نماید،چرا که دربند شکار ممنوع مشکول پر از حیوانات وحشی است.از بز کوهی گرفته تا خرس وپلنگ وگرگ وروباه وماران سمی ودهها حیوان وحشی دیگر .من در کودکی ونوجوانی که بسیاری از آن صحراها را با پای پیاده در نوردیده ام بارها چنین جیوانات وحشی مخصوصا گله گرگ ها وبز کوهی را مشاهده کرده ام.حتی از قضا روزی از روز های آن روز که در دربند پوشا بودم ومی خواستم از راه باریکی که در میان دو صخره سنگ قرار داشت وآن راه را تنگ می گفتند یعنی تنگ باشی ودامنه تنگ به یک قلاده پلنگ برخوردم.که در دامنه آن تنگ فرش بر زمین شده بود وخوابیده بود ودو دست خود را بر پیشانی گذاشته وچشمانش همانند الماس می درخشید.بسیار وحشت زده شده بودم اما از ترس دم بر نمی آوردم فقط به من گفته بودند اگر در چنین شرایطی به پلنگ سلام کنی وکاری به اش نداشته باشی به تو کار نخواهد داشت.من همان کار را کردم وبه آسانی وراحتی از این خوان سهمناک که بی شباهت به یکی از خوان های رستم واسفندیار نبود گذشتم.وبا سلامتی مسیر را طی کردم وبه سلامتی به خان خود رسیدم.باری وقتی که اخبار آن چهار قلاده پلنگ را از رسانه جمعی شنیدم ،اشعار شاعر معاصر زنده یاد حسین منزوی با عنوان «خیال خام»به خاطرم خطور کرد.واکنون تمام آن شعر

       خیال خام پلنگ من،به سوی ماه جهیدن بود             وماه را زبلندایش به روی خاک کشیدن بود

       پلنگ من -دل مغرورم-پرید وپنجه به خالی زد              که عشق ماه بلند من -ورای دست رسیدن بود

      گل شکفته!خداحافظ!اگر چه لحظه دیدارت                 شروع وسوسه یی در من به نام دیدن وچیدن بود

      من و تو آن دوخطیم آری -موازیان به ناچاری-              که هردو باورمان زآغاز ،به یکدگر نرسیدن بود

      اگر چه ،هیچ ،گل مرده ،دوباره زنده نشد،امّا              بهار در گل شیپوری،مدام گرم دمیدن بود

      شراب خواستم وعمرم ،شرنگ ریخت به کام من       فریبکار دغل پیشه،بهانه اش نشنیدن بود

     چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم       تمام عمر قفس می بافت ولی به فکر پریدن بود

                                              (حسین منزوی،با عشق در حوالی فاجعه،195  ،نقل از سیر غزل دز شعر فارسی،دکتر شمیسا،ص281 ویراست دوم،تهران:علم،1386)           

 

 

 

 

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 102/3/3:: 3:19 عصر     |     () نظر

               این وصف او نشد که سخن دلپذیر داشت         یا طبع رودکی وزبان جریر داشت

             هرگز نداشت خاک بدینسان سخنوری              با آن که قیس داشت که ابن اثیر داشت

           خلاق تیره بختان در حلق او نشست                 چون بیهقی هزار سخندان چیر داشت

           در این فضائلی که به چنگ آرد آدمی                  هرکس که بی نظیر تر آمد نظیر داشت

          هرگز به هیج بار غمی پشت خم نکرد                چون گل به چهره خرمی ناگزیر داشت

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 102/2/28:: 2:4 عصر     |     () نظر

دفتر نشر و تولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول اعلام کرد .بنیاد علمی و فرهنگی امین اله بخشی مشکول افتخار دارد که در راستای خدمت رسانی به دانشجویان دوره دکتری و کارشناسی ارشد وبه منظور تقویت رزومه دانشجویان برای انجام مصاحبه علمی و دفاع از رساله دکتری و پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ مقالات علمی پژوهشی را در سریع ترین زمان ممکن در ژورنال های ایرانی وخارجی به چاپ برساند.لذا تمام دانشجویانی که در آستانه مصاحبه دکتری هستند یا می خواهند مقاله ویا کتابی به چاپ برسانند می توانند با این مرکز از طریق وبسایت ویا شماره های مستقیم تماس حاصل نمایند.چاپ تمامی مقالات وکتب تحت نظر امین اله بخشی مشکول انجام می گیرد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 102/2/28:: 1:14 عصر     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >