سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

دفتر نشر وتولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول سوم دسامبر روز جهانی معلولین را به جامعه انسانی تبریک گفت.ودرباره چنین روزی افزود:روز سوم دسامبر را که از سوی مجمع سازمان ملل متحد به روز معلولان نامگذاری شده است باید غنیمت شمرد وگرامی داشت.چرا که هدف از این اقدام ارتقا حقوق ورفاه افراد انسانی است که در زندگیشان به صورت نا خواسته دچار معلولیت گردیده اند.که نیاز به حمایت های مستمر ومداوم می باشند تا به رشد وشکوفایی دست یابند.دفتر نشر وتولید آثار فرهنگی در پاسخ اینکه معلول کیست؟خاطر نشان نمود:معلول به کسی اطلاق می گرددکه بر اثر نقص جسمی یا ذهنی،اختلال قابل توجهی به طور مستمر بر سلامت وکارایی عمومی ویا در شئون اجتماعی ،اقتصادی وحرفه ای او به وجود آید،به طوری که این اختلال،از استقلال فردی ،اجتماعی واقتصادی وی بکاهد.که این گروه شامل :ناشنوایان،نابینایان،معلولان جسمی وحرکتی وذهنی می باشند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 100/8/30:: 5:24 صبح     |     () نظر

دفتر نشر وتولید وتوسعه آثار فرهنگی از زبان امین اله بخشی مشکول دانش آموخته دانشگاههای علامه طباطبایی تهران ودانشگاه قم که از درد ها ورنج ها ومشکلات مردم سخن می گوید نقل کرد .امین اله بخشی مشکول  که کوچکترین درد مردم قلب اورا به درد می آورد ابراز نمودمن نمی توانم با دیدن درد ها ورنج های انسانی مهر سکوت بر لب زده وتماشگر تضییع حقوق آنان باشم.چرا که سخن گفتن از مشکلات مردم واقشار مختلف جامعه انسانی عبادت وگونه ای حضور یافتن در معبد الهی است.زیرا او از آلبرت شوایتزر آموخته است که نیکبختان وظیفه دارند با وقف وجود خویش به خدمت ناکامان دین خود را ادا کنند. به هر تقدیر این سخن گوی وجدان ملی بر این باور است که نخستین گام برای تامین آسایش هر اجتماع آنست که حداقل وسایل زندگی را برای عموم فراهم سازند.تا اگر خواجه هرشب تیهو کباب می کند دیگران نیز در سفره خود غذای بخور و نمیری داشته باشند.در این باره بهتر است سخن را از زبان شاعران دمکراتیک وانسان دوست که سخن را به آسمان علیین برده اند گوش فرا دهیم و بهتر است که چنین شاعرانی را شاعران درد ورنج بنامیم.بیشتر شاعران عصر بیداری یعنی از آغاز مشروطه به اینسو دارای چنین موهبتی هستند.چرا که از نظر شاعران پیش از مشروطه جهان چیزی است ایستا.ولذا آنان هیچگونه تغییری در پیرامون وروابط اجتماعی جهان اطرافشان حس نمی کنند.به نظر آنان جهان چیز پوینده ای نیست.اما با پیدایش عصر بیداری که آن هم خلق الساعه نیست ،وپیشینه دیرینه ای دارد شاعران ونویسندگان همانند شاعران ونویسندگان بلاد افرنجیه که یکی از متحول ترین ادوار تاریخ بشری را پشت سر می گذاشتند یعنی قرون وسطی را وارد عصری می شدند که از نظر تاریخی ومطالعه جامعه شناسی ادبیات بسیار مهم است.چرا که صدای اصلی شعر مشروطیت بیشتر یا میهن پرستی است یا انتقاد اجتماعی. 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 100/8/8:: 9:52 عصر     |     () نظر

ویکتور ماری هوگو (Victor Marie Hugo،زاده26فوریه1802-درگذشته22مه1885)شاعر ،داستان نویس ونمایشنامه نویس پیروسبک رمانتیسم فرانسه بود.او یکی از بهترین نویسندگان فرانسه است که با نوشتن کتاب هایی چون بینوایان وگوژ پشت نتردام آوازه جهانی یافت.آثار او مبین افکار واندیشه های سیاسی وهنری رایج زمانش  وراوی تاریخ معاصر فرانسه است.او در کنار تحصیلات خود آثار رنه دو شاتوبریان نویسنده کتاب آتالا ورنه را دنبال می کرد واز سن کودکی ربوده ادبیات وشعر بود.او در همین دوران موفق شد اشعار ویرژیل شاعر کلاسیک رومی را ترجمه وخود نیز سرودن قصیده را آغاز کند.شعر آزادی یکی از سوده های زیبای ویکتور هوگو است:

                                               آزادی

به چه حق مرغان آزاد را در قفس زندانی می کنید؟

به چه حق این نغمه گران آسمان رااز بیشه ها وچشمه ها وسپیده دم وابر وباد دور می سازید وسرمایه زندگی را از این زندگان می دزدید؟

ای بشر!راستی گمان داری که خداوند برای آن بدین موجودات ظریف بال وپر داده است که تو پرو بالشان را بچینی؟

مگر بی این ستمگری خوشبخت نمی توانی زیست؟

آخر این بی گناهان چه کرده اندکه باید عمر خویش را در زندان تو بگذرانند؟

از کجا معلوم که سرنوشت این زندانیان بی گناه با سرنوشت ما در آمیخته نباشد؟

از کجا معلوم  دست ستم  ما که اورا از آشیان جدا می کند وظالمانه در دام اسارت می افکند،به صورت فرمانروایان سفاک وستمگر به سوی ما باز نگردد؟

اوه!که می داند که از رفتار ما در این جهان چه حاصل می شود،واز این جنایاتی که با لب پر خنده انجام می دهیم،در چهار راه اسرار چه بر می خیزد؟

وقتی که این سبکبالان آسمان لاجوردین را که برای پروازدر فضای بی انتها آفریده شده اند،درپشت قفس زندانی می کنید،وقتی شناگران زیبای دریای نیلگون آسمان را به بند ستم می افکنید،هیچ فکر می کنید که ممکن است روزی نوک خونین آنها از میله های قفس بگذرد وبه شما برسد؟

راستی هیچ فکر می کنید که هر جا اسیری از دست جور وستم می نالد،خداوند بدو می نگرد؟

برای خدا ،کلید کشتزارهای بهار را،بدست این زندانیان اسیر بدهید.بلبلان را آزاد کنید!

پرستوها را آزاد کنید!مراقب قفس هایی که برای زینت به دیوار ها آویخته اند باشید،زیرا ترازوی نامریی جهان،دو کفه دارد.

از همین سیم های باریک وزرین قفس است که میله های آهنین و سیاه زندان پدید می آید،واز همین قفس هاست که باستیل های موحش ساخته می شود.

آزادی رهگذران بی آزار آسمان و چمن ورود خانه ودریا را احترام گذارید.آزادی این بی گناهان را مگیرید تا سرنوشت دادگستر نیز آزادی شما را نگیرد.

اگر ما از جور ستمگران می نالیم برای آن است که خود ستمگریم.

ای انسان آیا راستی می خواهی آزاد باشی؟پس به چه حق این زندانی اسیر،این شاهد خاموش ظلم وستم خویش رادر خانه نگاه داشته ای؟

ای ستمگر !چرا فریاد می زنی بر من ستم می کنند؟لختی بدین اسیر بینوا که سایه او بر تو افتاده نظر کن.

بدین قفس بنگر که در آستان خانه ات درآویخته ای،اما نمی دانی که در پس آن میله هایی که اکنون پرنده ای بیگانه پشت آنها به نغمه سرایی مشغول است،پایه های زندان کار گذاشته می شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 100/8/6:: 5:41 صبح     |     () نظر

از روزی که جبار باغچه بان معلمی از دیار آذربایجان به تفاوت های فردی کودکان پی برد ومشاهده کرد که تعدادی از کودکان هستند که به دلیل ناتوانی های جسمی ویا ذهنی با کودکان معمولی تفاوت آشکاری دارند چاره ای اندیشید ومدبرانه به دنبال تلاش برای آموزش این کودکان در آمد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 100/8/1:: 8:32 عصر     |     () نظر