سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در باره کسانى که از جنگ در کنار او کناره جستند ، فرمود : ] حق را خوار کردند و باطل را یار نشدند . [نهج البلاغه]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

دفتر نشر وحفظ آثار امین اله بخشی مشکول از ایده تشکیل صندوق سرمایه مولفین ونویسندگان خبر داد. بر اساس این ایده که از ابتکارات امین اله بخشی مشکول می باشد  تمامی نویسندگان و صاحب قلمان به عضویت در این نهاد فراخوان می گردند.امین اله بخشی مشکول که از فرهنگیان پیشکسوت واز مدرسین دبیرستانها و مراکز پیشدانشگاهی و از استاد راهنمایان ومشاورین ارشد وعالی رتبه رشته های علوم انسانی وزبان وادبیات فارسی می باشد وتا به علت فعالیت های چشمگیر در رسانه های دیجیتال مورد تقدیر مقامات رسانه های دیجیتالی و مدیران کل آموزش و پرورش استانها قرار گرفته است در توجیه و تبیین این ایده می نویسد: تجربه های چندین ساله نشان داده است که بسیاری از دبیران ؛ دانش آموزان، اساتید و دانشجویان وجمع کثیری از دیگر اقشار به نوشتن علاقمندند اما برای چاپ و نشر آثارشان بنیه مالی ندارند و مورد حمایت چشمگیری هم نیستند تا بتوانند آثار خود را به چاپ و نشر برسانند حال آنکه اگر همین اشخاص بتوانند نوشته های خود را به چاپ و نشر برسانند معنی ها می آفرینند ورمز ها در کار می کنند.امین اله بخشی مشکول در ادامه می نویسد من درباره این طرح با تنی چند از دبیران ارشد وفعالان عرصه فرهنگی تبادل افکار نمودم که خوشبختانه مورد اقبال همگان واقع گردید وآقایان ومدرسان ارجمند محمد زارعی وفرشید دوستی وسید هاشم خلخالی وشکور نباتی از نخستین کسانی بودند که این طرح را ستودند وپشتیبانی همه جانبه خود را از تشکیل چنین صندوقی اعلام نمودند.محمد زارعی که از همکاران دیرین فرهنگی امین اله بخشی مشکول می باشد واین دو همکار جهت احیای تفکر فرهنگی وبسط وگسترش مطالعات وپدیده کتابخوانی تا مرز ازایثار وفداکاری پیش رفته اند ودر دهه های هشتاد وبعد در اتاق های سرد ودر پناه لامپ های کم نور  بدون اینکه ازحمایت مالی احدی برخوردار باشند با اندک حقوق خود به تکثیر و نشر کتابها وجزوه های کمک آموزشی اقدام می کردند.تاریخ فراموش نخواهد کرد که این که این چهره های شاخص فرهنگی چگونه با جوان مردی وخدمت به خلق و دانش آموزان بی بضاعت در زمستانهای سرد با هزینه شخصی از منطقه خورش رستم به خلخال واردبیل حرکت می کردند تا دل های دانش آموزان بی بضاعت را گرم نگه دارند و در اوج نا امیدی بذر امید بر قلوب نا امید آنان بپاشند و به آنان بگویند که تا شقایق هست زندگی باید کرد.یکی از همایشهای فرهنگی که بسیار عبرت انگیز است وداستان مفصلی دارد همایش برگزاری نشست سهراب سپهری بود در دهه هشتاد این دو همکار تصمیم می گیرند تا درباره نقد شعر سپهرب جلسه ای با حضور علاقمندان تشکیل دهند.وپوستر چاپ می کنند تاهرکس علاقمند است دریکی از روزهای اردیبهشت واحتمالا روز مهاجرت وکوچ مظلومانه سهراب سپهری.به مراسم برگزاری سمینار چند روزی بیشتر نمانده بود که این دو همکار از سوی بخشدار آن بخش احضار می گردند.که شما مثل اینکه می خواهید سمیناری برگزار کنید.کمی درباره اهدافتان بگویید .این فعالان که هدفی جز صلاح امور نداشتند پس از تبیین اهداف وآرمانهای خود توصیه گردیدند که تحت نظر ماموران نیروی انتظامی سمینار برگزار کنند که همین طور هم شد.در این مراسم که با حضور تنی چند از شاعران، دانش آموزان وعلاقمندان به شعر سپهری حضور داشتند پس از خواندن اشعاری توسط محمد زارعی و فیروز مظفری از شاعران خوش ذوق شعر صدای پای آب سهراب سپهری توسط امین اله بخشی مشکول مورد نقد وتحلیل قرار گرفت.یکی از این بند های به یاد ماندنی که امین اله بخشی مشکول در این مراسم به مقتضای مقام قرائت کرد.این بندها بود.پدرم وقتی مردآسمان آبی بود./ پدرم وقتی مرد پاسبانها همه شاعر بودند.باری این نوشته ها که خاطرات فعالیت های ادبی این  همکاران را تداعی می کند جز این هم توقعی ندارند بخشی از رنجها وتلاش های خستگی ناپذیر این فعالان عرصه فرهنگی است.البته از این نمونه فداکاری های آنان که چه بسا در هیچ دفتر و دیوان رسمی به ثبت نرسیده است بسیار است.امین اله بخشی مشکول می گوید من در آغاز استخدامم به صورت حق التدریسی به مرکز خورش رستم اعزام شدم .پایان دهه شصت و آغاز دهه هفتاد.چون دیدم دانش آموزانی که پشت کنکور هستند نیاز به راهنمایی وتشکیل کلاس های کنکور دارند پیشنهاد برگزاری کلاس های کنکور دادم و تدریس آن را خود به عهده گرفتم یعنی چندین جلسه متوالی.همه این جلسات فی سبیل الله بود و بابت آنها دیناری از کسی دریافت نکردم.نه از دولت نه از ملت.ودرست این گونه کارهای خیر خواهانه زمانی صورت می گرفت که چه  بسادیگران به خاطر چند ساعت اضافه کاری سرو گردن می شکستند وحتی تو را نیز که بانی چنین امر خیری شده ای مورد تهدید وضرب و شتم قرار می دادند.باری مقصود از یاد آوری این است که هنوز هم بر افراشتن بیرق امور فرهنگی نیاز به فداکاری ها دارد وگر نه چراغ امانت خاموش می گردد.واین کاردرست زمانی اتفاق می افتد که کار از کار گذشته است.بنابر این برای روشن نگه داشتن چنین چراغی باید دست به حماسه ها زد.همانطوری که در اواخر دهه هفتاد هم که درمدارس پایتخت دست به چنین کارهای خلاقانه ومبتکرانه زدم وبرای تسهیل آموزش به نوشتن جزوه های کمک آموزشی دست زدم و روزان و شبان خود را به سوختن وذوب شدن تبدیل کردم وتنها خدا گواه است که تا نماز صبح بیداری می کشیدم وخواب و آسایش برخود حرام می نمودم تا به فرزندان میهنم کمکی کرده باشم.اما پاسخ نخونده ملایان وراه صد ساله را یک شبه پیمودگان در مقابل این مجاهدت ها این بود که آقای بخشی مشکول برای خودش بازار کتاب باز کرده است و کتاب وجزوه می فروشد .زهی فکر باطل.به قول سعدی علیه الرحمه

گربه مسکین اگر پر داشتی.     تخم گنجشک از جهان برداشتی واز این قبیل مسائل.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 96/4/23:: 9:23 صبح     |     () نظر