سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

سلام برهمه اولیا و انبیای الهی،و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت که در زاد روز خجسته او به سر می بریم.این روز بزرگ را برهمه مسلمانان جهان و بر همه انسانهای روی زمین تبریک می گویم.تبریک ویژه دارم به تمامی انسانهایی که از ستمگریهای ظالمان به تنگ آمده اند.ودر انتظار آمدن انسانی به سر می برند که دیر یا زود خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود.امروز دنیا بیش از هر زمانی به وجود چنین انسانی نیاز مند است.چرا که خداوند در کتاب مبین وعده داده است که انسانهایی که به بردگی کشیده شده اند؛و به بند و زنجیر گرفتار آمده اند و در شب سیاه ودیجور قرار گرفته اند،زنجیر آنان گسسته خواهد شد.خداوند در آیه یی می فرماید:و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.و ما اراده کردیم تا بر انسان هایی که در روی زمین به استضعاف کشیده شده اند،منت نهیم،آنان را امام و پیشوا قرار دهیم ووارثان زمین .

انتظار مذهب اعتراض:

علی رغم این اندیشه که در بسیاری از جوامع انتظار را مذهب تسلیم و تمکین و فلسفه و مذهب منفی می دانند باید گفت که انتظار نه تنها فلسفه و مذهب تسلیم و تمکین نیست ؛بلکه مذهب اعتراض است.یعنی انسانی که باید در موقعیتی قرار می گرفت که به همه حقوق انسانی خود نایل می شد ،اما به دلیل عدم آگاهی ،به بندگی در آمده و از رسیدن به حقوق انسانی خود باز مانده است.و اسلام این مسئولیت را به انسان اعطا نموده است که در چنین شرایطی در هر نقطه ای و وابسته به هر قشر و گروه خاصی که باشد به همین اندازه که انسان است  از حقوق خود دفاع نماید.و این اندیشه دفاع از حق خاص یک عصر و یک دوره نیست ،بلکه دعوتی است برای همه عصرها و همه نسلها.در اینجا سخنی از «پیکودلامیراندولا»اومانیست ایتالیائی در قرن پانزدهم میلادی سخت شنیدنی است،این اومانیست ایتالیائی که از افلاطونیان جوان و مستعد بود که در سی و دو سالگی دیده از جهان فرو بست عصر حاضر را در خطابه ای در باب عظمت شأن انسان    در قرون وسطی اینگونه ستوده است و می گوید :«...تو ای انسان،اینک که مرزی تو را محدود نمی کند؛حدود طبیعت خویش را خود باید معین کنی...تو در مقام سازنده و طراح و شکل دهنده خود می توانی چنانکه خود می خواهی خویشتن را به قالب زنی.تو این قدرت را خواهی داشت که راه انحطاط پیش گیری و در شکل های پست تر زندگی در آیی یا به یاری روح و تمیز خود تجدید حیات کنی و در صور عالیتر که یزدانیند جلوه نمایی.»(پریستلی،سیری در ادبیات غرب،1391،صص11-12).سخنانی دلیرانه و زیبا،اما می نمود که زمان و مکان چنین استقبالی را طلب می کرد.باری سخن از انتظار به میان آوردن در حقیت طرح مدینه فاضله ای است که منشأ آن به مدینه النبی متصل است.انسان همواره در آرزوی مدینه و شهری  و کشوری است که از مصائب و بلایا و غم ها و محنت ها به دور است. « باری سخن از مدینه های فاضله و کشور خورشید و شهر زندگی است.همین سان هرچه قرن به قرن پیش بیاییم و تاریخ فرهنگ انسانی را ورق بزنیم،به این آرمانها و آرزوها بر می خوریم.آرزوی داشتن رهبری پاک و زنده بودن قانون و تشکیل حکومت واحد جهانی.از دوران کهن تا کنون ،تشکیل چنین حکومتی از آروزو های فلاسفه و مصلحان و پیامبران بوده است.امروز نیز تقریبا عموم فلاسفه و اندیشمندان و سیاسیون،تنها علاج بیماریهای جامعه ی بشری ،و تنها راه جلو گیری از جنگ و تثبیت صلح راتشکیل حکومت جهانی می دانند.و به گفته کانت:«ایجاد نظم جهانی ،منوط است به وضع یک قانون جهانی و ...(حکیمی،در فجر ساحل،تاریخ مقدمه ،18:1348) و نیک گفتنی است که :«سیستم های بشری نیز ،با ادیان الهی ،در این انتظار شریکند.و به گفته راسل،انتظار مارکس هم همان انتظار مسیحیان است،برای رجعت ثانی مسیح.»(همان،ص19).


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 95/3/2:: 10:7 صبح     |     () نظر