سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غیرتمند هرگز زنا نکند . [نهج البلاغه]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 100/7/9:: 9:32 عصر     |     () نظر

دفتر نشر وتولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول اعلام کرد ،امین اله بخشی مشکول درادامه منویات خود درباره کتاب گستری وبومی سازی تولیدات فرهنگی که برای احداث وبنیانگذاری نشر بین الملل مشکول به تلاش های شبانه روزی خود ادامه می دهد تا رویایی را که از سالیان پیش به مخیله خود راه داده کسوت واقعیت بپوشاند در ادامه مسیر وکارهای تحقیقاتی وفعالیت های فرهنگی نوشته ای را زیر عنوان نگاهی به تاریخچه چاپ ونشر دارد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 100/7/7:: 7:46 صبح     |     () نظر

دفتر نشر وتولید آثار فرهنگی در نظر دارد در این وبلاگ اندیشه های اومانیستی وتوجه به انسان را  درگفتارها ونوشتارهای امین اله بخشی مشکول که یکی  ازمنادیان حقوق انسانی است به نمایش بگذارد.گفتارها ،مجموعه سخنرانی ها ونوشتارهای دموکراتیک وتوجه به دردها ونیاز مندی های بشر امروزی امین اله بخشی مشکول  رایکی از مدافعین حقوق انسانی نشان می دهد.امین اله بخشی مشکول معتقد است که امروز بیش از هر عصر و دوره ای توجه واندیشه به سرنوشت ونیاز های انسان امروز ضروری است.واین در حالی است که هرچه اعمال ظالمانه اعم از ستمکاریها وحق کشی ها در حق بشریت بیشتر می گردد توجه به انسان نیز در کانون اندیشه  های او مورد توجه قرار می گیرد.امین اله بخشی مشکول می گوید من با درد زاده شده ام  وسراسر تاریخ مملو از رنج ها ودرد های انسانی است.بنا بر این اندیشه به انسان فارغ از هرگونه رنگ ونژاد ومذهب کشتی شکسته انسانی را به ساحل نجات می رساند. امین اله بخشی مشکول  در اندیشه هایش که از قرآن وسنت آب می خورد انسان را خداگونه ای در تبعید می داند،که اشرف مخلوقات است وباید کرامت او پاس داشته شود.نباید به حقوق او تعدی شودو نباید مورد ظلم وستم واقع شود.امین اله بخشی مشکول انسان را نسخه نامه وآئینه جمال  الهی می داند وبه گفته کمینز انسان را رازی از آن دست  می داند که دیگر تکرار نخواهد شد. امین اله بخشی مشکول با مطالعه مکاتب گوناگون بشری اعم از اومانیسم ،اگزیستانسیالیسم،نیهیلیسم  وسوسیالیسم وکاپیتالیسم از جایگاه انسان در مکاتب مغرب زمین نیز غفلت نمی کند .در مقام معلمی ودر تعالیم خود شاگردان خود را با این مباحث آشنا می کند.در مورد اختیار وآزادی انسان از مباحث اگزیستانسیالیستی  واز آثار سارتر وهایدگر ویاسپرس سخن به میان می آورد.چرا که آن بخش از اگزیستانسیالیسم که می گوید انسان مدام در حال شدن است وباید خود را بسازد در عرفان نیز وجود دارد.در عرفان صوفی از وجود متعارف خارج می شودتا زاده ثانی و وبه تولدی دوباره دست یابد .

مولانا جلال الدین محمد نیز در تعالیم خود به زاده ثانی ومرگ در زندگی معتقد است ودر غزل زیبایی می فرماید:

بمیریر بمیرید در این عشق بمیرید       در این عشق چو مردید همه روح پذیرید

بمیرید بمیرید وزین مرگ مترسید         کز این خاک بر آیید سماوات بگیرید

بمیرید بمیرید وز این نفس ببرید          که این نفس چو بند است  و شما همچو اسیرید

یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان       چو زندان بشکستید همه شاه وامیرید

بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا           بر شاه چو مردید همه شاه وشهیرید

بمیرید بمیرید وز این ابر بر آیید           چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید

خموشید خموشید خموشی دم مرگ است    هم از زندگی است این که زخاموش نفیرید

البته این نکته در تعایم مسیح نیز وجود دارد وحضرت عیسی علیه السلام می فرماید :کسی که دوباره متولد نشود از ما نیست.واین متولد شدن دوباره را در توبه های هفتاد گانه روزانه حضرت ختمی مرتبت نیز می بینیم .که می فرماید من روزی هفتاد بار توبه می کنم یعنی  تولد های دوباره پیدا می کنم.خرقانی می گوید:الصوفی غیر مخلوق.یعنی صوفی خودش خودش را خلق می کند.بودن وشدن از مباحثی است که مدام در عرفان واگزیستانسیالیسم وجود اندیش تکرار می شود.از مهمترین مباحث اگزیستانسیالیستی بحث وجود وماهیت است که در عرفان وفلسفه اسلامی نیز از مباحث مهمی است.اما اگزیستانسیالیسم سه بحث اصلی دارد:

1-تقدم وجود بر ماهیت(وجود آزاد ماهیت خود را می سازد).

2-مسئول بودن انسانبرای کسب وتحقق آزادی مطلق(انسان باید آزاد یاشد تا برای ساختن ماهیت خود دست به انتخاب بزند.انتخاب نکدن هم نوعی انتخاب است.)

3-دلهره واضطراب که خاص این مکتب است.(فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی از جمله:سورن که یرکه گارد دانمارکی به آن Angst می گوید ).

دلهره موتیف آثار سارتر هم هست.به نظر سارتر انسان همیشه در پریشانی و اضطراب است.به نظر او دلهره انسان را می سازد  زیرا او مدام در این دلهره است که بهترین راه عمل چیست.اضطراب باعث آفرینش می شود.انسان می خواهد خود را از اضطراب مرگ وانواع اضطراب های دیگر رها کند.به نظر سارتر انسان تا آخر عمر در حال شدن وساختن خود است ولذا تا زمان مرگ نمی توان در مورد او قضاوت کرد.(که یاد آور اصطلاح دم خاتمت در تفکر اشاعره است.اما اشاعره معتقد به جبر بودند وانسان را در سرنوشت خود دخیل نمی دانستند واین درست عکس نظر اگزیستانسیالیست هاست).(شمیسا،مکتب های ادبی،1391).

بحث وجود وماهیت

در فلسفه اگزیستانسیالیستی وقتی می گوئیم من هستم بحث وجود است.اما وقتی می گوئیم من انسان هستم بحث ماهیت است..به عبارت دیگر فرد وجود دارد اما نوع ماهیت دارد.وقتی می پرسیم آیا هست یا نیست از وجود بحث می کنیم  اما وقتی می پرسیم آن چیست(ماهی؟)از ماهیت بحث می کنیم.در من هستم سخن از هستی ودر من انسان هستم سخن از نوع هست.وقتی کسی می میرد وما در فراق آن غرق اندوه می شویم وجود فرد را در نظر داریم نه نوع فرد را.چرا که نوع نمی میرد.

البته بحث ماهیت در اگزیستانسیالیسم دارای معنای خاصی است ،بدین معنا که انسان با اعمال خود شخصیت خود را می سازد.در اگزیستانسیالیسم وجود بر ماهیت مقدم است که البته این مقدم بودن وجود بر ماهیت می تواند موهم دومعنا باشد .1- اینکه اول فرد هست وسپس به هستی خود شکل می دهدو خود را به نحو خاصی می سازد .2-بحث اصلی در وجود است نه در ماهیت.که تعبیر حاج ملا هادی سبزواری  در این مورد این است:(انّ الوجود عندنا اصیل).اما مقصود بانیان اگزیستانسیالیست از این سخن این است که اوّل وجود هست وسپس ماهیت متحقق می شود.فی الواقع در اگزیستانسیالیست انسان بوده (en soi)تبدیل به انسان شده(pour soi)می شود.در مکتب اگزیستانسیالیست انسان سرشت فطری ندارد.یعنی اینگونه نیست که حافظ می گوید:

چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند         گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر

لذا انسان خصیصه وسرشت فطری ندارد وماهیت خودش را خودش می سازد.برخلاف اشعری ها که می گویند کسی که خوشبخت است درشکم مادرش خوشبخت آفریده شده است وکسی که نگون بخت است او نیز در شکم مادرش نگون بخت آفریده شده است.پس به قول حافظ :

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای              که بر من وتو در اختیار نگشاده است

اما از نظر آنان یعنی اگزیستانسیالیست ها انسان ووجود دائم در حال شدن وصیرورت است.البته شدنی که به قول شاملو از مقوله تبدیل شدن غنچه به گل یا ریشه به جوانه یادانه به جنگل نیست،بلکه تبدیل شدن عامی مردی به شهیدی والا مقام است  تا آسمان بر او نماز کند.توضیح این که بین هستن انسان وبودن غنچه فرق است.هستن انسان معطوف به گشتن وصیرورت است که البته لاز مه آن اختیار وآزادی است(که درین صورت اختیار نماینده آزادی است)اما گل شدن غنچه با اختیار همراه نیست،ولیکن شهید شدن عامی مرد با اختیار صورت می گیرد که از طریق آزادی است.چرا که انما الحیاه عقیده وجهاد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 100/7/2:: 1:29 عصر     |     () نظر

دفتر نشر وتولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول اعلام کرد. امین اله بخشی مشکول که در سال 1397 درمقطع کارشناسی ارشد دررشته زبان وادبیات فارسی به دانشگاه روزانه قم راه یافته بود درسی ویکم شهریور ماه 1400 از پایان نامه خود که تحت راهنمایی وارشادات دکتر عیرضا نبیلو به نگارش در آمده بود؛ دفاع کرد وبا نمره خیلی خوب به اخذ درجه کارشناسی ارشد نایل آمد.عنوان پایان نامه امین اله بخشی مشکول بررسی ویژگی های رمان ها وداستان های کوتاه پسامدرنیستی در دهه نود ایران بود که درواقع  از یک تکلیف درسی در درس نقد ونظریه ادبی آب می خورد ونشأت می گرفت.دکتر علیرضا نبی لو که از استادان شایسته وتوانمند دانشگاه قم می باشد پس از شایع شدن کووید نوزده بررسی ویژگی های رمان های پست مدرنیستی دهه نود ایران را به امین اله بخشی مشکول تکلیف نمود  وامین اله بخشی مشکول درطی جستجوهای خود موضوع فوق را بسیار با اهمیت یافت وروز به روز با علاقمندی وخستگی ناپذیری به یاد داشت برداری در این موضوع پرداخت واز استاد خود درخواست نمود که راهنمایی این موضوع را به عنوان پایان نامه او قبول نماید که این پیشنهاد مورد پذیرش استاد واقع گردید.

امین اله بخشی مشکول دفاع از پایان نامه خود را با شعری از نظامی آغاز کرد:

ای دوجهان از قلمت یک رقم      بی رقمت لوح دو عالم عدم

درکف من مشعل توفیق نه         ره به نهانخانه تحقیق ده

شمع زبانم سخن افروز ساز        شام من از صبح سخن روز ساز

خدای را از صمیم دل سپاس می گویم،که علی رغم همه مشکلات وگرفتاریها،به ویژه گرفتاری کووید 19،به اینجانب توش وتوان بخشید تا موضوع پژوهش خود با عنوان بررسی ویژگی های پست مدرنیستی در رمان وداستان های کوتاه دهه نود ایران را تحت راهنمائی وارشادات دکتر علیرضا نبی لو که از استادان شایسته وتوانمند دانشگاه قم هستند به پایان برسانم وبه شکرانه این توفیق حافظانه وعاجزانه بگویم:

چون جمله کاینات ببوی تو زنده اند     ای آفتاب سایه زما بر مدار هم

چون آب روی لاله وگل فیض حسن توست      ای ابر لطف برمن خاکی ببار هم

امین اله بخشی مشکول که دفاع پایان نامه خود را به صورت آنلاین برگزار می کرد ادبیات را بازنمودی از فرهنگ ملت ها دانست وخاطر نشان کرد که در کشاکش تحول بنیان نظام های اقتصادی،سیاسی واجتماعی تغییر ودگرگونی روایت آثار داستانی به سمت انعکاس دغدغه های بشر امروزی،امری اجتناب ناپذیر است که عرصه ادبیات داستانی معاصر فارسی متاثر از بازتاب این دگرگونی های فرهنگی است.

امین اله بخشی مشکول درجلسه دفاع پایان نامه خود که با حضور استادراهنما،استادان داور وجمعی از دانشجویان برگزار می شد پس از ذکر نظریاتی از نظریه پردازان درباره پسامدرنیسم عنوان نمود درتکمیل نظریه نظریه پردازان من پسامدرنیسم را پرواز به تاریخ وروایتی تازه بر لوح کهن می دانم.امین اله بخشی مشکول برای مستند سازی واستوار داشت این نظریه خود از نظریه لیندا هاچن منتقد کانادایی وتاریخ گرایی جدید در عرصه نقد و نظر یه ادبی سخن گفت.

امین اله بخشی مشکول درباره روش پژوهش پایان نامه خود توضیح داد:

پژوهش حاضر از نظر روش از نوع تحقیقات توصیفی -تحلیلی است که در آن نگرش تطبیقی روایت شناسی وبررسی مؤلفه های پسامدرنیستی رمان ها وداستان های کوتاه دهه نود مدّ نظر بوده وبه لحاظ هدف از نوع پژوهش های توسعه ای می باشد.روش گرد آوری داده ها مبتنی بر متون مکتوب،شامل منابع کتابخانه ای،اینترنتی واسنادی است.

امین اله بخشی مشکول در توصیف دستاورد پایان نامه خود توضیح داد:

از دستاورد این تحقیق وپژوهش در این پایان نامه این است که:هم ویژگی های انسانی در وضعیت پسامدرن باز شناخته می شود وهم میزان صحت وسقم داوری ها درباره پسامدرن بودن این آثار مورد سنجش وارزیابی دقیق قرار می گیرد.ولذا با نقد وبررسی تعدادی از مهم ترین آثاری که در ادبیات کشور با عنوان پست مدرن شناخته شده است،میزان تعلق سوژه های متنی این آثار به خصلت های فلسفی سوژه ی پسامدرن تحلیل شده است.

امین اله بخش مشکول درباره اصالت پایان نامه خود توضیح داد:

آنچه این تحقیق را اصیل ونوآور نشان می دهد این است که هدف این تحقیق بررسی صرف روساخت های فنی  وشگرد شناسانه ادبی نبوده بلکه کشف وآشکارساختن زیر ساخت هایی است که از مجرای فلسفه پسامدرن،ادبیات پست مدرن(داستان کوتاه ورمان)را در ایران شکل داده است.

امین اله بخشی مشکول دربخش سپاسگزاری خاطر نشان کرد:

از خدای خود شاکرم  که پس از سالها وقفه در ادامه تحصیلات تکمیلی کرامت دانشجویی را بر این بنده بی بضاعت عطا نمود ومرا درپیش قهرمانان فکری نشاند تا از فضل ودانش آنان دامن دامن گل بچینم وطبق طبق طرب بردارم.وبسیار بجا وشایسته است،به مصداق من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا از تمام استادانم که در این مقطع از تحصیلاتم از خوان گسترده آنان توشه برداشته ام سپاسگزاری نمایم.امین اله بخشی مشکول  ضرورت تحقیق در شعر پسامدرنیستی را به دیگر پژوهشگران ودانشجویان علاقمند پیشنهاد کرد وپایان نامه خود را با بیت زیر ازحافظ به پایان رساند:

عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا            ما همه بنده و این قوم خداوندانند.

 

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 100/7/1:: 10:14 صبح     |     () نظر
<      1   2