خداوند، هرگاه بنده ای را دوست بدارد، او را از گناهانْ حفظ می کند و پاداشش را برابر چشمانش می نهد . [امام صادق علیه السلام]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

این وبلاگ را به منظور دفاع از حقوق انسان و ترویج صلح و دوستی در جهان نوشته ام.سخن خود را با سخن خدا آغاز می کنم که فرمود:  فاقم وجهک للدّین  حنیفا فطرة الله  التی فطر النّاس علیها،لا تبدیل لخلق لله ،ذالک الدین القیم و لکنّ اکثر الناس لا یعلمون(روم/30)انسان بر پایه فطرة الهی و سرشت خدایی در بهشت عدن زندگی می کرد ؛نه دردی داشت نه المی،امّا از وقتی که به میوه شجره آگاهی دست یافت ؛دچار گردید؛دچار بردگی،دچار قحطی،دچار بیکاری و بیماری.حال که چنین است و انسان که بر پایه اصل فطرت حق گراست و رویگردان از باطل و اگر زمینه های رشد و بالندگی او مساعد باشد همواره می تواند استعدادهای بالقوّه خود را به فعلیت در آورد و راه سعادت و تعالی را بپیماید.اما افسوس که در سر راه این موجود کمال گرا و خدا جو موانعی ایجاد نمودندو در پیش راه او دانه هایی کاشتند و دامهایی تنیدند تا اورا از رشد کردن باز دارند.همان خدایی که انسان را به صورت شعبه ها و قبیله ها آفریده بود تا همدیگر را باز شناسند؛با همدیگر راه دشمنی را پیشه گرفتند و تخم برادر کشی را کاشتند و این چنین است  که تاریخ نخستین نسل برادر کشی به داستان پر از سمبلیک هابیل و قابیل بر می گردد که خود را از اشاره به داستان فرزندان آدم (ع)نا گزیر می بینم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 94/6/11:: 3:6 صبح     |     () نظر

تن پیلوارش

ابراهیم وار

منتظر آتشی بود

تا بر او گلستان گردد

یک کهکشان

فریاد در گلو داشت

و آبهای سفید رود

در حدقه چشمان بادامیش

حلقه می زد.

هنوز حظی از بهار

نچشیده بود

که پیک اجل

بر او تاخت.

دردش

همه

از عین القضاة بود و

سنایی

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 94/6/5:: 5:57 عصر     |     () نظر

من درد را گریسته ام

در زیر درختان زیتون

و برگهای انجیر

با لورکا و مارکز

آدونیس را بر گو

که

 

صبح نزدیک است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 94/6/5:: 2:9 صبح     |     () نظر

سیمرغ عشق

سیمرغ عشق را که عنوان شعری است در هگمتانه پایتخت فرهنگ و تمدن ایران سروده ام

 

 

سیمرغ عشق

ای بی نشان 

در قرن سیم های خاردار

سیمرغ عشق تو یک نشانه بود

در عهد زر پرستی گوساله سامری

در آسمان کهکشان خاطر تو

که غرق شهاب بود

چون یک ستاره دنباله دار

خون گریستم

کدام قلّه ؟کدام اوج؟

و آنگاه

یک کهکشان

نور سرد

در محفل عزای آینه ها

بر آسمان 

تیره ابری

من فرو بارید

و هر

نوری ستاره ای شد

در محفل عزای آینه ها

و زیر لامپ های مهتابی

نئون

که روز

با شب یکسان است

و قتل

پروانه ها

و

سنجاقک ها

در

گولاگ

و آشویتس

ادامه دارد

ای مک نیس

ساغری کو

 تا نیما برزند

و یا دف دفی کو

تا

براهنی

بر دفد

که

اسماعیل

جنگ

است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 94/6/3:: 4:34 عصر     |     () نظر

ادبیات درس بسیار شیرینی است که متاسفانه در مدارس ما به دلایلی بهای چندانی به آن داده نمی شود.در این وبلاگ بر آنم تا به برخی از این دلایل و بی توجهی جوانان که امیدان آینده این کشورند اشاراتی داشته باشم. این نکته نیز گفتنی است که من خود تحقیق نسبتا جامع و مستقلی در این زمینه دارم که شاید روزی به همت عاشقان گمنام و بی نام و نشان ادبیات فارسی که در اقصی نقاط جهان  پراکنده اند  جامه طبع بپوشد البته طبع چنین اثری در گرو همت و یاری یاریگرانی است که عشق به انسان در وجود آنان شراره می کشد.اما کو آن همت بلند و آن فرصت دراز .

1-طرح:یکی از مشکلات و معضلات جامعه ما بی توجهی  به درس شیرین زبان و ادبیات فارسی است.این که چرا و به چه دلیل به درس ادبیات جفا می شود و جوانان از آن گریزانند موضوع و محور اصلی این وبلاگ است در زیر به چند مورد مهم اشاره می گردد.

1-1:ضعف آموزش و عدم توانایی در تربیت دبیر.

ما ضعف آموزش داریم و لذا در طول دوران تحصیل به جای پرداختن به اصل به حواشی می پردازیم.دیگر اینکه ما دچار افراط و تفریطیم و در کارهای آموزشی خود برنامه ریزی متعادل نداریم .به همین جهت از چند دهه پیش فریاد های خشم آگین تنی چند از استادانی چون زنده یاد زرین کوب و فرشید ورد بلند است .زرین کوب که از استوانه های وزین ادب فارسی است چند سالی پیش از انقلاب صحبتی را به میان کشیده اند که واقعیت آن هنوز هم برای ما بسیار دردناک و ملموس و مطرح است .این استاد ایرانی از سر تامل و درد گفت:هنوز هم در عرصه ادبیات رستم ؛سهراب را می کشد.که منظور این دانشی مرد و استاد ایرانی یاد آوری این نکته بود که دانشگاهها راه افراط و تفریط را می پیمایند نه تعادل را.جمال میر صادقی در کتاب داستان و ادبیات(ص9)در تفسیر این تمثیل زرین کوب می نویسد:«منظور استاد این بود که آن قدر به ادبیات کهن پرداخته می شود که دیگر جایی برای ادبیات معاصر نمی ماندو این بی توجهی و غفلت آثار زیانمندی را به بار می آورد.»(میر صادقی،9:1383)دانشجو پس از فراغت از تحصیل نمی داند که شعر چه معنی دارد داستان چیست؟و نمایشنامه کدام است؟اما درد بسیار عمیق تر و زخم کاری تر است


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 94/6/3:: 7:53 صبح     |     () نظر
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >