[ و فرمود : ] آن که زمام خود را به دست سستى سپارد ، حقوق را خوار دارد ، و آن که سخن چین را پیروى کند ، دوست را از دست بدهد . [نهج البلاغه]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

ن والقلم ومایسطرون.قسم به قلم وبه آنچه که او می نگارد.با همه جفاهایی که به قلم وبه اهالی قلم وارد می شود وعلی رغم همه بی مهری ها وقدرناشناسی هاوجفاکاری هایی که درحق آنان روا داشته می شود 14تیرماه روز قلم نام گرفته وجادارد که این روز ارجمند وخجسته را به اهالی قلم، شاعران ونویسندگان،دانشجویان ودانش آموزان و استادان دانشگاهها و فرهیختگان ارجمند تبریک بگویم.جا دارد که من در چنین روزی به شهیدان اندیشه وقلم وبه معلمان بشریت که بسیاری از آنان درراه آزادی و رهایی بخشی انسان شربت و شوکران شهادت به سر کشیدند درود بفرستم وادای احترام کنم و به تمام نویسندگان،شاعران و پژوهشگران عرصه بیدارگری وعرصه ترویج گفتمان فرهنگی فرخباد بگویم که با تلاش های خستگی ناپذیر  کارنامه خود را درخشان می کنند وبرگ زرینی به اوراق زرین خود می افزایند.

به جرأت می گویم ارزش قلم ودانایی که نقطه مقابل آن جهل ونادانی است به قدری والا و ارزشمند است که حتی اگر همه قلم شوند و همه دریاها مرکب شوند نمی توانند از ستایش ارزش قلم،صفات ووالایی های او بر بیایند.که چه خوب بیان شده است ارزش قلم درحدیث زیر که فرمود.مداد العلماء افضل من دماء الشهدا که مداد علماو قلم نویسندگان آنگاه که به وظایف خود به نیکی عمل کنند به خون شهیدان برتری دارد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 03/4/15:: 9:46 صبح     |     (بدون) نظر

دفتر نشر وتولید آثار فرهنگی پروفسور امین اله بخشی مشکول پزشکیان راامید آینده ایران دانست واززبان  امین اله بخشی  نوشت من به مناظرات نامزدهای انتخاباتی گوش می دادم واز صفحه تلویزیون این مناظرات را می دیدم.لذا درمیان کاندیداها پزشکیان را فردی اصلح میدانم که با پشتوانه ملت می تواند کشتی افتاده در گردابها را به ساحل نجات برساند.همانطوری که در مصاحبه اخیر که با رقیب خود آقای دکتر جلیلی مناظره می کرد از بسیاری حقایق پرده برداشت و الگوی ریاست خود را منشور حکومتی امیر المومنین دانست که حقا که الگوی بایسته ای است.من از مخاطبان خود می خواهم که برای تضمین آینده ایران به این چهره صالح که یادگاری از فرزندان رشید ستارخان و باقرخان است رأی دهند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 03/4/13:: 4:50 صبح     |     (بدون) نظر

به گزارش دفتر نشر وتولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول،امین اله بخشی مشکول دانش آموخته دانشگاههای علامه طباطبایی تهران و دانشگاه قم با نشر کتاب پست‌مدرن ونقد پست‌مدرن حماسه ای دیگر آفرید.امین اله بخشی مشکول که تا به حال دهها پروژه دانشگاهی با موفقیت به پایان رسانده است درباره این اثر توضیح داد  موضوع پسامدرنیته موضوع بسیار سختی است ولذا به همین علت همگان نمی توانند به حوزه ها وارد شوند واگر بگویم وارد شدن در این حوزه کار تک ستاره هاست سخنی به گزاف نگفته ام واین اثری است که با ماهها عرق ریزان روحی نوشته شده ومثل هر اثرآکادمیک کتابی روشمند است که موضوع اساسی آن انسان است.انسانی که نیازها وخواست های متعدد دارد.امین اله بخشی مشکول درباره بخش دیگر این کتاب توضیح داد.بخش مهم و اساسی دیگر این کتاب پدیده الیناسیون راکه موضوعی جدید است مورد توجه قرارداده است و درباره الیناسیون فرهنگی توضیح می دهد که همان خودباختگی فرهنگی است.بدین معنا که انسان چنان تحت تأثیر تبلیغات وآگهی های سوء قرار می گیرد که خود واقعی را فراموش کرده و دیگری را به خود واقعی می نشاند.بحث دیگر این کتاب به مهاجرت های ناخواسته با تبعات دهشتناک و ازدواج های ناموفق دربین جوانان که مهاجرت می کنند رویارویی فرهنگ های سنتی وجدید اختصاص یافته است که دراینجاقصد نقد تمامی اثر را نداریم.امین اله بخشی مشکول در پایان خاطر نشان کرد امیدوارم که بتوانم جلد های دیگر این اثر که مباحث وگفتمان های دیگری را دربر خواهد به پیشگاه ملت فرهنگ دوست تقدیم نمایم و همچنین امیدوارم که با نشر این آثار پرچم کشورم رادرسازمان فرهنگی یونسکو به اهتزاز دربیاورم


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 03/4/2:: 5:39 عصر     |     (بدون) نظر

بالاخره امروز پس از سال ها تلاش بی وقفه توانستم داستان سگ ولگرد از صادق هدایت را مثل هر اثر بزرگ ادبی بدون اضطراب و وحشت بخوانم  ودر نثر شاعرانه آن اثر غرق شوم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 03/3/22:: 2:36 عصر     |     (بدون) نظر

گاهی خاطره های یک محیط انسان را چنان محاط می کند که با خون و گوشت او عجین می گردد.رزه بین نام یکی از سرزمین های آبا واجداد من می باشد که در سواحل یکی از رود های معروف به قزل اوزن قرار گرفته است.من در دوران کودکی خود به آن باغ پر از درختان انگور می رفتم.به پدرم که غالبا بیمار بود ونگهبان آن باغ بود کمک می کردم.در آن هوای بسیار گرم که با هرم خود حسابی چگر آدم را از تشنگی می سوزاند  می رفتم از چشمه که نسبتا آب خنکی داشت آب می آوردم چایی می گذاشتیم ومی خوردیم.بیچاره پدرم که انسان خجول وبخشنده ای بود همیشه دور وبرش پر از آدم بود.از اطراف واکناف به باغ ما می آمدند وپدر با خوشرویی تمام بدون اینکه گرهی به ابرو بیاورد از واردان پذیرایی می کرد.دامن دامن انگور می چید وبرای مهمانان می آورد.دربخشی از آن باغ که گوجه وخیار واز سبزیجات شوید وتره وریحان  وغیره می کاشت برای چاشت وناهار می خوردیم.میوه و تره باری که هنوز هم تازگی وطعم آن از دماغم نرفته است.من در این باغ که مشرف به این رود خانه پر آب است وقت های خوشی را گذرانده ام.من وجود پدر در این بیابان برهوت وسوزان زرا بی شباهت به کنعان نمی دیدم.باغ ما در طرف سایه دانایی بود.زندگی در آن باغ آب تنی کردن در حوضچه اکنون بود.در آن رودخانه که پر از آب صاف وجاری بود تور می انداختم وماهی می گرفتم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 03/3/18:: 1:34 عصر     |     (بدون) نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >