سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که مردم را به خدا خواند و خود به کار نپردازد ، چون تیرافکنى است که از کمان بى‏زه تیر اندازد . [نهج البلاغه]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

بر اولیا وانبیای الهی درود می فرستم وازخدای خود شاکرم که برمن این توفیق کرامت عطا نمود تا اینکه درباره یکی از آیین های با شکوه با نام هفته اولیا و مربیان که هدف  آن تعلیم و تربیت صحیح فرزندان با استفاده از تبادل افکار وتشریک مساعی اولیا واصحاب آموزش و پرورش است سخن بگویم.سخن خود را با کلام خدا آغاز می کنم که بهین کلام است.

یسبح لله ما فی السماوات وما فی الارض الملک القدوس العزیز الحکیم.هو الذی بعث فی الامیین رسولان  من هم یتلو علیهم آیاته ویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمه 

بحث هفته پیوند اولیا و مربیان در جهت تعلیم و تربیت درست و رشد وبرداشتن موانع آموزشی ورشد آنان جدا پدیده میمونی است.چرا که تربیت صحیح فرزندان و پرورش استعداد های نهفته در وجود آنان بدون مشارکت اولیا نامقدور بوده ومشکلات اساسی را به بار می آورد.اصولا دربحث از تعلیم و تربیت که در آموزش نوین  با عنوان آموزش و پرورش  از آن تعبیر می شود محور ومدار بحث بر تربیت است.تربیت صحیح که باید با آموزش صحیح همراه وهمگام شود.با توجه به اینکه جامعه ما جامعه دینی است نه جامعه لائیک لذا بحث ما نیز بر اساس تربیت وآموزش درجوامع دینی خواهد بود.البته چون در دوره فرهنگ گذار هستیم یعنی فرهنگ تحول وگذار از سنت به مدرنیته مآلا چشمزدی نیز به تعلیم و تربیت در جوامع غربی واروپایی خواهیم داشت که با بحث ما پیوندی ناگسستنی دارد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 102/7/25:: 11:42 صبح     |     () نظر

دفتر نشرو  تولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول این روز ها از کمبود های آموزشی ورفع کمبود های آموزشی وتجهیز کتابخانه ها و مراکز علمی و هوشمند سازی مدارس و مراکز علمی و آموزشی سخن می گوید.این دفتر از زبان  امین اله بخشی مشکول نوشت من سی سال است که برنامه های علمی وآموزشی کشور های جهان را مطالعه ورصد می کنم وبا برنامه های آموزشی کشور خودمان نیز به صورت میدانی آشنا هستم .وبه نظر من در کشور ما به صورت جدی با کمبود های آموزشی و برقراری عدالت آموزشی مواجه هستیم.واز دست اندر کاران و تلاشگران عرصه تعلیم وتربیت مورد انتظار است که برای بهبود بخشیدن به کیفیت آموزشی برای رفع این کمبود ها از هر فرصتی استفاده کنند.امین اله بخشی مشکول که برای مخاطبانش از دانش وارزش سخن می گفت،افزود:همانطوری که در سالهای قبل یاد آوری کرده ام آموزش و پرورش اساسی ترین مشکلات را به همراه دارد از کمبود معلم و نیروهای آموزشی گرفته تا فضاها و مکانهای آموزشی واخلاق حرفه ای.همه ما موظفیم که در رفع این کمبود ها قیام کنیم.یک پیشنهاد من در سالهای قبل به دولت ها این بوده است که مشکلات موجود برای کودکان ودانش آموزان راجدی بگیریم.ما باید امنیت آنان را تأمین کنیم.در سالهای قبل اتفاق های ناگوار ونابخشودنی برای دانش آموزان مدارس حادث شده است که بسیار درد ناک است ودل هر انسان آزاده ودردشناس را به تپش می آورد.باید ریشه یابی کنیم واگر از ناحیه ای درحق دانش آموزی ستم روا داشته شده است درمجازات عامل ویا عاملان آن بکوشیم چرا که دانش آموزان وفرزندان ما خط قرمز ما به شمار می روند.سمپاشی گازهای خفه کننده به برخی از مدارس در سالهای قبل مگر یادتون رفته است.اگر اهمال ورزیم آیا گمان نمی کنید که ممکن است دوباره قربانی بدهیم.یک نکته دیگری را هم که این روزها با توجه به اینکه روز جهانی استاندارد هم هست تذکر بدهم این نکته است که باید به کودکان واولیای آنها آموزش بدهیم که هنگام خرید خوراکی ها به تاریخ تولید وانقضای کالا توجه کنند تا مبادا اجناس غیر استاندارد را خریداری و مصرف وباتبعات ناخوشایند  آن روبرو گردند.

مورد دیگری که در سالهای قبل به دفاع از دانش آموزان بر خاسته ام این بوده است که ما باید حداقل یک رفاه نسبی  برای دانش آموزان ایجاد کنیم.باید برای آنها تغذیه در نظر بگیریم.باید برای آنها حقوق بر قرارکنیم.این سخن گوی وجدان ملی که خود را نماینده کودکان و جوانان می داند در رویکرد دیگری از سخنان خود گفت.ماباید با کشور های جهان در تعامل بوده  و بده بستانهای فرهنگی برقرار کنیم.ما باید نخبه های علمی و دانش آموزی خود را شناسایی کنیم.ما باید کالاهای آموزشی خود را در قالب کتابها و مقالات علمی پژوهشی به جهانیان صادر کنیم.همانطورکه سالهای قبل یونسکو را که سازمانی فرهنگی است چشم بیدار وقلب تپنده ملت ها خوانده ام باید در گسترش بهینه فرهنگ دوستی ومراودات علمی و فرهنگی پیشرو وپیش آهنگ باشد.یونسکو شایسته است به محروم ترین نقاط آموزشی جهان نیرو اعزام وبا مشکلات آموزشی آشنا شود.یونسکو می تواند یک رقابت عظیم علمی وآموزشی برقرار کند و به رتبه های بر ترجوایز چشمگیر اهدا نماید.نیک واضح است که اینگونه حرکت ها به توسعه صلح پایدار کمک می کند.

نکته دیگری که لازم به توضیح است  تضمین معیشت قشر فرهنگی اعم از اساتید دانشگاه ها تا آموزگاران پیش دبستانی در دورترین نقاط کشور است.گفتن ندارد که یکی از زحمت کش ترین ودر عین حال کاراترین  و توانمدترین قشرها همین قشر است که شایسته است به نحو مدبرانه ای به مشکل آنان رسیدگی شود.واقعا بسیار گریه آور است که در کشور عزیزمان امروز جمع کثیری از فرهنگیان دغدغه فکری داشته باشند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 102/7/23:: 4:52 صبح     |     () نظر

به راستی چرا حافظ همچنان حافظ زمانه ماست؟این سؤالی  ویا خلجانی است که همه حافظ شناسان وحافظ پژوهان وعلاقمندان به اشعار حافظ ممکن است طرح نمایند بدون اینکه جواب قانع کننده ای برای آن داشته باشند وچه بسا که ممکن است همه پاسخها متفاوت از آب در آید وهیچ کدام از پاسخها شبیه به هم نباشد.همانطوری که نسخه های متعدد از دیوان حافظ در دست است و همچنان امید می رود که نسخه های  دیگری غیر از نسخ موجود اعم از نسخه های خلخالی و قزوینی وغنی که صورت سامان یافته همان نسخه خلخالی است وغیر از نسخه سایه که آخرین نسخه معتبر به زعم برخی حافظ شناسان است نسخ دیگری کشف و ضبط واستنساخ گردند.درست است که در سالهای اخیر نیز بیشترین پژوهشهایی که درباره حافظ انجام شده در پیرامون اختلاف نسخه های دیوان اوست نه بحث در مبانی هنر او.شفیعی کدکنی،33:1385.اما باید انصاف داد که در دهه های اخیر  نیز مقالات متعددی در ژور نال های دانشگاهی از سوی پژوهشگران وعلاقمندان به شعر حافظ صورت گرفته است که قابل تأمل است ودر گره‌گشایی اشعار حافظ نکات سود مندی را در بر دارد


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 102/7/19:: 10:23 صبح     |     () نظر

دفتر نشرو تولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول درگذشت دکتر کوروش صفوی زبان شناس بر جسته ایرانی را تسلیت گفت.این دفتر از زبان امین اله بخشی مشکول نوشت اخیرا که با  یکی از همشاگردی های قدیم صحبت می کردم درلابلای سخنان متوجه شدم که استاد جلیل القدر جناب آقای دکتر کوروش صفوی به وجه مظلومانه ای که جهت معالجه و درمان به یکی از کشور های خارج رفته بود به دلیل بیماری درگذشته است.امین اله بخشی مشکول در این باره نوشت دردهه شصت که به دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی راه یافتم با استاد جوان وشوخ وشنگی مواجه شدم که بسیار جستجوگر ونستوه وچالاک به نظر می رسید.من در همان ایام چهار واحد از دروس دستور زبان و مقدمات زبان شناسی  رابا زنده یاد دکتر کوروش صفوی گذراندم.دکتر کوروش صفوی از استادانی بود که من از او بسیار آموخته ام.مباحث نوین زبانشناسی و مقدمات معنی شناسی ومباحث مربوط به نگارش از مباحثی بوده است که برای نخستین بار ازدکتر کوروش صفوی آموختم.دکتر کوروش صفوی استادی دانشجور پرور بود.دکتر صفوی جستجو گری نستوه بود.مرحوم کوروش صفوی همواره پیپی برلب،خودکاری در لای انگشتان وکاغذ کلاسوری برای یادداشت برداری دردست داشت ومدام به کتابخانه دانشکده جهت یادداشت برداری رفت وآمد داشت.من بعد از فراغت از تحصیل که چندی بیکار شده بودم ودرخیابان انقلاب مقابل دانشگاه تهران کتاب می فروختم دکتر کوروش صفوی را دیدم و همان ساعت کتاب یادداشت ها واندیشه های دکتر زرین کوب رااز من خریداری نمود.دکتر کوروش صفوی از نویسندگان اختصاصی زبان شناسی نوین واز مترجمان پر کار ایرانی بود که شاهکارها آفرید.روانش شاد و یادش گرامی باد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 102/7/12:: 7:41 صبح     |     () نظر

دفتر نشرو تولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول نوشت.امین اله بخشی مشکول که بخش معتنابهی زندگی تحقیقاتی خود را درباره شناخت قرآن ،نهج البلاغه وانبیا صرف نموده است این روزها به مناسبت هفته وحدت برای مخاطبان خود سخنانی دارد که خلاصه این سخنان در این وبلاگ منتشر می گردد.

لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم.وصلی الله علی سیدنا محمد وآله اجمعین.

به حسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد.     تو را در این سخن انکار کار ما نرسد

هزار نقد به بازار کائنات آرند.        یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد

خداوند کریم را سپاس می گزارم که توفیق کرامت در میان افکند تا درباره یکی از مهمترین وحیاتی ترین رخداد های سال های اخیر که بین مسلمانان اتفاق افتاده است و اتفاق میمونی است سخن بگویم.وبر برادران ایمانی خود درود می فرستم.معروف چنان است که درباره تاریخ میلاد حضرت ختمی مرتبت(ص) بین مسلمانان مشاجرات و اختلافاتی به وجود آمد که در واقع ادامه آن مشاجرات موجب انحطاط مسلمین می شد ولذامصلحان ومشفقان واندیشمندانی برای پایان دادن به نقارهای طائفه گرائی وفرقه گرائی  وبرای نزدیک کردن مسلمانان به یکدیگر همدیگر را به تشکیل هفته ای بنام هفته وحدت فرا خواندند.الحق والانصاف هفته مبارکی است.وسخن من نیز در این مختصر پیرامون برکات چنین اتفاقی است.گرچه شأن این موضوع چنان است که می توان درباره آن مقالات طویل و کتاب های قطور تدوین نمود و به نکته های جدید ونتایج درخشانی دست یافت.می توان درهمین محضر از شخصیت پیامبر  وازقرآن وروش هدایتی آن سخن گفت که فراغی فراخ می طلبد وبه تعبیر حافظ 

ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست.

باری از متفکران،اندیشمندان،شاعران نویسندگان نیز تقاضای عاجزانه دارم دوستان را فرا می خوانم تا در این اتفاق بسیار مهم که جزء آرمان های مصلحان بزرگ دینی است شرکت کنند و بیشتر تأمل کنند.

باید توجه داشت از وقتی که مسلمانان به خود آمدند و به هیبت وعظمت دشمنان پی بردند وخطری را که از ناحیه دشمنان واندیشه های بیگانه متوجه هویت اسلامی شده بود کشف کردند و درباره رویکرد انحطاط بیشتر تأمل وتعمق ورزیدند،بدون استثنا همه بطور هماهنگ بر وحدت اسلامی آنچنان که درقرآن نیز به آن تأکید شده است به مثابه راه علاج  وخروج از انحطاط مهر تأیید نهادند.

در این باره سید جمال الدین اسد آبادی جمله معروفی دارد که از اشاره ای به آن ناگزیرم.اسد آبادی می گفت:کانهم اتفقوا علی ان لایتفقوا واتحدوا علی ان لایتحدوا"  یعنی گویی مسلمانان چنین اتفاق کرده اند که هیچ گاه اتفاق نکنند واتحاد ورزیده اند که هیچ گاه اتحاد نورزند.وبه وحدت و همبستگی نرسند.دائم درتفرقه به سر برند وآب به آسیاب دیگران بریزند.واین سخن درد انگیز بود  برای سید جمال الدین اسد آبادی ودرواقع ازوقتی که می دید مسلمانان به چنین انحطاطی دچار آمده اند تأسفی عمیق می خورد و به همین سبب نیز دشمنان سید جمال، سایه اورا با تیر می زدند.البته این ایده ای بود که سید جمال آن را پی افکند و مصلحان واندیشمندانی چون مطهری و شریعتی ودیگر مصلحان اجتماعی به فربه کردن آن اندیشه پرداختند و نتیجه آن تلاش ها وجو کندن ها تبدیل به چشمه زلالی بنام هفته وحدت گردید که در آن به سر می بریم اما همچنان کار ناتمام است و به تلاش هاو مجاهدت ها نیاز دارد.

باری دلیلی که می توان برای تقویت چنین هفته ای اقامه کرد این است که مسلمانان در مقابل دشمن بسیار تناور و نیرومندی قرار گرفته اند که عازم ستاندن عقیده آنان است البته در این راستا دشمنان تنها به سلاح نظامی متوسل نمی شوند بلکه استفاده از جنگ نرم یکی از شگرد های موذیانه آنهاست که برای مقابله با آن بر مسلمانان فرض است که به لحاظ مصلحت سیاسی وعملی تفرقه ها را کنار بگذارند و به همدیگر بپیوندند اختلافات داخلی را رها کنند وصف های واحدی را تشکیل دهند.دلیل دومی که می توان بر تشکیل چنین هفته ای و ادامه آن اقامه نمود این است که: کج اندیشی تا کی؟چرا به جوانب ونقاط مثبت ومشترک روی نیاوریم ونکات اختلاف انگیز که مایه تباهی هویت ماست را مطرح کنیم؟

ما یعنی همه طوائف وفرق مسلمین،معارف و معتقدات مشترک واتحاد آور زیادی داریم که بایسته است به آنها تأکید کنیم واز آوردن مباحث تفرقه زا و اختلاف انگیز جدا بپرهیزیم.چرا که یکی از تئوری ها و بزرگترین تئوری های انحطاط وعقب ماندگی مسلمانان را تئوری تفرقه تشکیل می دهد.ودشمنان در این باره ونوکران آنها برنامه ریزی ها کرده اند.

پس بهتر است که برای رویارویی با چنین دشمن خطر ناکی که در پیش رو داریم و به حربه جنگ نرم هر لحظه و هر ساعت جوانان و کودکان ماراممکن است از ما برباید وهمانند مارهای ضحاک شاهنامه مغز آنان را طعمه خود کند دشمن شناسی کنیم.نقاط مثبت خود را محور وقبله قرار دهیم واز آنچه سبب دوری  ودوگانگی ما از همدیگر می شود به جد بپرهیزیم.وتنها در این صورت است که به آرمان مشترک که همان اتحاد و اتفاق است دست می یابیم.مسلمین نقاط مشترک فراوانی دارند.درخدا،درپیغمبر،درکتاب

ودرقبله ودرامور خیر منویات مشترکی دارند که باید به آنها توجه کنند وآنها را در کانون برنامه ریزی خود قرار دهند.واتفاقا یکی از این منویات مشترک که می تواند بین مسلمانان مطرح باشد توجه به شخصیت پیامبر ،سیرت وسنت والگو پردازی از شخصیت اوست.یک شاعر عرب مسیحی ،درباره پیامبر اسلام سخنان هوش ربائی دارد که انسان آن سخنان را کمتر از مسلمانان می شنودقصیده او از اینجا شروع می شود: 

طبعتک کف الله سیف امان       کمن الردی فی حده للجانی 

قصیده بسیار طویلی است.پاره ای از ابیات این قصیده که درحالات و مقامات پیامبر سروده شده است،دربر دارنده نکته های نابی است که حقیقتا با روح هر انسان منصفی همنوایی وسازگاری دارد.وانسان وقتی این ابیات را می خواند وکمی درباره معانی بلند آن می اندیشدشخص شخیص وبزرگوار پیامبر اسلام را درجلو چشمان خود حاضر می بیند.

هادی یصور لی کأن قوامه        متجسد من عنصر الایمان

یعنی هدایت‌گری که  درچشم من چنان مصور می شود،که گویی تمام وجود او از ایمان ساخته شده است.وسپس در ادامه چنین می گوید:

فهو الیقین یصارع الدنیا ومن.         جاری الیقین یعود بالخذلان

تمام وجوداو یقین بود که با تمام دنیا در افتاده بود.وهرکس که با یقین در افتاد  به خاک خواهد افتاد

واراه یغضب للاله موحدا.         من نخله فی عرقها صنوان

یعنی می بینم پیامبر را که از فرط ذوب شدن در توحید وقتی به درختی می رسد که بر تنه او دو شاخه روییده است،خشمگین میگردد ومی گوید من این دوتایی ودو گانگی را بر نمی تابم وتحمل نمی کنم.این درخت را از ریشه قطع کنید ای حکایت را درباره پیامبر آورده اند. بعد می رسد به تعریف نبوت،که:

          وکذا النبوت  حکمه تمردا.      وقتی والهام وفرط حنان

         هی ذالک الروح الذی یتقمص.   الابطال للحدث العظیم الشأن

       تلقی علی الاعداء شکتها.            فتدفعهم فینفجرون کالبرکان

می گوید:بله نبوت همین است.حکمت است.تقواست.تمرد است. دلیری است.وحی است.چنان است که وقتی جرقه او بر دشمنان می افتند .آنان را مانند آتشفشان منفجر می کند.اینگونه تعریف از نبوت واز شخصیت نبی مکرم تعریف نسبتا جامعی است لذا همه کسانی که تأسی وتشبه به شخصیت بزرگی  چون پیامبر می کنند کما بیش باید واجد چنین اوصافی باشند.آنان نیز باید چون پیامبر راستگو باشند .متواضع و مهربان باشند.دلیر وشجاع باشند.از گفتن حقیقت ابا نداشته باشند ولو اینکه به ضرر آنها منجر شود.اصلاح گر باشند و انقلابی.به دفاع از حقوق  مردم بپردازند و به فکر انتقام گیری از ظالمان وستمگران. باری عالم،عالم شیفتگی هاست  و به تعبیر حافظ:

عاشق شو ارنه روزی،کارجهان سر آید.       ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

بنابر این همه کسانی که تأسی به وجود پیامبر می کنند واز او نیرو وانرژی می گیرند کما بیش واجد اوصافی هستند مثلاً دارای حکمتند،صاحب تقوا هستند وخویشتن بانی می کنند.خویشتن بانی بحث بسیار مفصلی است.حضرت امیر مومنان  در خطبه متقین آنگاه که همام از او می پرسد متقین چه کسانی هستند.سخنان هوش ربائی دارد که در اینجا اشاره به برخی اوصاف متقین از دیدگاه همان خطبه بسیار مغتنم است.او می فرماید:

پرهیزگاران صاحب فضیلتند.به وجه متعادل لباس می پوشند یعنی  لباس های گران قیمت نمی پوشند.ملبسهم الاقتصاد.یکی از معانی اقتصاد میانه روی است.مشیهم التواضع.با فروتنی راه می روند.واز تبختر وفخر فروشی وتکبر بیزارند.چشمان خود را به محرمات الهی می بندد.تنها به سخنان نافع گوش فرا می دهند واز شنیدن سخنان یاوه که سودی در آن نیست نفرت دارند. همه این سخنان که الهام گرفته از مکتب پیامبر است دراوج فصاحت و بلاغت ودراوج حماسه پردازی است حماسه ای که از دل حقیقت برخاسته است .حماسه ای که قهرمان آن خود انسان است .تمام کسانی که از پیامبر متابعت می کنند چنین خصایصی دارند.یعنی حرکات و سکنات وسیرت و مقامات وعلم پیامبرچنان در آنها تأثیر کرده وچنان شورشی در وجود آنان به وجود آورده است که جز حقیقت هیچ چیز نمی بینند .

در عصر حاضر چند تن از شیفتگان آن حضرت از سر سوز و عشق وبا شیفتگی تمام از محامد ووارستگیها ووالایی های آن حضرت ،از سیرت وسنت والگو پردازی شخصیت حضرت پیامبر به نیکی سخن به میان آوردند که در ادبیات دینی بسیار مغتنم است.یکی از این شخصیت ها مرحوم طالقانی است.یکی مرحوم مطهری است ویکی نیز مرحوم دکتر علی شریعتی است.

مرحوم طالقانی یکی از شخصیت های بزرگی بود وبه منزله یکی از پیروان خالص آن حضرت بسیاری از اوصاف اورا با خود داشت.اولا صاحب حکمت بود .ثانیا صاحب تقوا بود وثالثا صاحب تمرد بود.در مقابل سرکشان،سرکشی میکرد.زیر بار تاج ها نمی رفت،واز قدرت ها نمی ترسید به معنای دقیق صلابت شخصیت داشت .ویژگی بعدی طالقانی وحی و الهام بود که اختصاص به نبی دارد وعنصر شفقت مفرط بر مردم.دلسوزی بی نهایت وبی کران برای مردم.واینها خصلت پیامبران است.خداوند در انتهای سوره توبه می فرماید:

حریص علیکم بالمومنین رئوف رحیم

پیامبر اسلام کسی است که نسبت به شما دلسوزی وشفقت دارد.

 

 

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 102/7/6:: 7:26 صبح     |     () نظر