سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با برادریِ خدایی است که [درخت] برادری به بار می نشیند . [امام علی علیه السلام]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

سیمرغ عشق

سیمرغ عشق را که عنوان شعری است در هگمتانه پایتخت فرهنگ و تمدن ایران سروده ام

 

 

سیمرغ عشق

ای بی نشان 

در قرن سیم های خاردار

سیمرغ عشق تو یک نشانه بود

در عهد زر پرستی گوساله سامری

در آسمان کهکشان خاطر تو

که غرق شهاب بود

چون یک ستاره دنباله دار

خون گریستم

کدام قلّه ؟کدام اوج؟

و آنگاه

یک کهکشان

نور سرد

در محفل عزای آینه ها

بر آسمان 

تیره ابری

من فرو بارید

و هر

نوری ستاره ای شد

در محفل عزای آینه ها

و زیر لامپ های مهتابی

نئون

که روز

با شب یکسان است

و قتل

پروانه ها

و

سنجاقک ها

در

گولاگ

و آشویتس

ادامه دارد

ای مک نیس

ساغری کو

 تا نیما برزند

و یا دف دفی کو

تا

براهنی

بر دفد

که

اسماعیل

جنگ

است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 94/6/3:: 4:34 عصر     |     () نظر

ادبیات درس بسیار شیرینی است که متاسفانه در مدارس ما به دلایلی بهای چندانی به آن داده نمی شود.در این وبلاگ بر آنم تا به برخی از این دلایل و بی توجهی جوانان که امیدان آینده این کشورند اشاراتی داشته باشم. این نکته نیز گفتنی است که من خود تحقیق نسبتا جامع و مستقلی در این زمینه دارم که شاید روزی به همت عاشقان گمنام و بی نام و نشان ادبیات فارسی که در اقصی نقاط جهان  پراکنده اند  جامه طبع بپوشد البته طبع چنین اثری در گرو همت و یاری یاریگرانی است که عشق به انسان در وجود آنان شراره می کشد.اما کو آن همت بلند و آن فرصت دراز .

1-طرح:یکی از مشکلات و معضلات جامعه ما بی توجهی  به درس شیرین زبان و ادبیات فارسی است.این که چرا و به چه دلیل به درس ادبیات جفا می شود و جوانان از آن گریزانند موضوع و محور اصلی این وبلاگ است در زیر به چند مورد مهم اشاره می گردد.

1-1:ضعف آموزش و عدم توانایی در تربیت دبیر.

ما ضعف آموزش داریم و لذا در طول دوران تحصیل به جای پرداختن به اصل به حواشی می پردازیم.دیگر اینکه ما دچار افراط و تفریطیم و در کارهای آموزشی خود برنامه ریزی متعادل نداریم .به همین جهت از چند دهه پیش فریاد های خشم آگین تنی چند از استادانی چون زنده یاد زرین کوب و فرشید ورد بلند است .زرین کوب که از استوانه های وزین ادب فارسی است چند سالی پیش از انقلاب صحبتی را به میان کشیده اند که واقعیت آن هنوز هم برای ما بسیار دردناک و ملموس و مطرح است .این استاد ایرانی از سر تامل و درد گفت:هنوز هم در عرصه ادبیات رستم ؛سهراب را می کشد.که منظور این دانشی مرد و استاد ایرانی یاد آوری این نکته بود که دانشگاهها راه افراط و تفریط را می پیمایند نه تعادل را.جمال میر صادقی در کتاب داستان و ادبیات(ص9)در تفسیر این تمثیل زرین کوب می نویسد:«منظور استاد این بود که آن قدر به ادبیات کهن پرداخته می شود که دیگر جایی برای ادبیات معاصر نمی ماندو این بی توجهی و غفلت آثار زیانمندی را به بار می آورد.»(میر صادقی،9:1383)دانشجو پس از فراغت از تحصیل نمی داند که شعر چه معنی دارد داستان چیست؟و نمایشنامه کدام است؟اما درد بسیار عمیق تر و زخم کاری تر است


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 94/6/3:: 7:53 صبح     |     () نظر
<      1   2