سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را از قریش پرسیدند ، فرمود : ] اما خاندان مخزوم : گل خوشبوى قریش‏اند ، دوست داریم با مردانشان سخن گفتن ، و زنانشان را به زنى گرفتن . امّا خاندان عبد شمس : در رأى دور اندیش‏ترند و در حمایت مال و فرزند نیرومندتر . لیکن ما در آنچه به دست داریم بخشنده‏تریم ، و هنگام مرگ در دادن جان جوانمردتر ، و آنان بیشتر به شمارند و فریبکارتر و زشت کردار ، و ما گشاده زبان‏تر و خیرخواه‏تر و خوبتر به دیدار . [نهج البلاغه]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

ادبیات فارسی پر از موضوعات ومباحث میان رشته ای است که از دید پژوهشگران مغفول مانده است.همانطوری که پژوهش درباره مباحث تخصصی ادبیات فارسی مانند مباحث سبک شناسی؛زبانشناسی،اسطوره شناسی و...مهم است توجه به مباحث میان رشته ای و گفتمان های فرهنگی،از جمله مردم شناسی،جامعه شناسی و به طور کلی  مباحث ایدئولوژیکی نیز حائز اهمیت است ومی سزد که در این مورد پژوهش های جداگانه ای صورت گیرد.وشاهکارهای ادبیات فارسی از این لحاظ منبع درخشانی برای چنین جستارهای فرهنگی است.وبه ضرس قاطع می توان  گفت ادبیات تعلیمی در شاهکارهای ادبیات فارسی چنان با شکوه است که گاهی به نظر می رسد حتی در یک اثر تعلیمی مانند شاهنامه فردوسی،یا قابوسنامه ویا سیاست نامه و اخلاق ناصری می توان مباحث تعلیم وتربیت را  به صورت فهرست واراستخراج کرد وآن را با مباحث نوین تعلیم وتربیت تطبیق نمود و به نتایج درخشانی رسید.در این نوشتار بر آنیم تا این بخش از نمونه پژوهی ها  رابه نقد بگذاریم تا باشد که این نمونه مختصر فتح بابی باشد برای پژوهش های گسترده تر و مباحث مفصل تر که امید می رود صورت نظام یافته آن را در طبع های جداگانه ای به پیشگاه مخاطبین تقدیم نمایم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 100/7/15:: 8:37 صبح     |     () نظر

اسلامی ندوشن یکی از نویسندگان پر کار ایرانی بود که در رشته حقوق فارغ التحصیل گردیده بود.اما دلبستگی خاصی به پژوهش های ادبی وسفرنامه نویسی داشت.آشنایی من با آثار دکتر اسلامی مقارن بود با دوران دانشجویی من در دهه شصت.در سال 1363 درکنکورسراسری در رشته زبان وادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران پذیرفته شدم وروانه دانشکده ادبیات وزبانهای خارجی گردیدم.در آن روزگاران با توجه به اینکه ازسوی دانشگاه خوابگاه به برادران تعلق نگرفت باید برای گذران زندگی وامور دانشجویی شغل مناسب دانشجویی به دست می آوردیم که آوردن چنین شغلی دشوار بود من ترم دوم ضمن تحصیل در دانشکده برای به دست آوردن چنین شغلی جهت تدریس با توجه به اینکه علاقه شدیدی به تدریس داشتم به چند منطقه آموزش وپرورش مراجعه نمودم که سرانجام آموزش وپرورش منطقه 3تهران هفته  ای12ساعت تدریس دریکی از مدارس راهنمایی برایم ابلاغ نوشت.که برایم بسیار فرح بخش بود ومن برای اینکه بتوانم خوب از عهده نخستین جلسه بر بیایم مقدمه ای را که اسلامی ندوشن برای کتاب جام جهان بین خود نوشته بودند حفظ می کردم تا نخستین جلسه معلمی را با مقدمه شروع کنم.وهمین کار را کردم وبسیار نتیجه بخش بود واین مقدمه یکی از عوامل موفقیت من در آن کلاس ها می شد.واز همین ایام با قلم بسیار شیوا ونثر زیبا وشیرین اسلامی ندوشن آشنا گردیدم.ودرواقع هرکتابی ویا نوشته ای که از اسلامی می دیدم برایم جاذبه ای داشت ودرواقع تمام مطالب را با ولعی خاص مطالعه می کردم.کتاب سرگذشت ایران یا ایران را از یاد نبریم یکی از نثر های شیرین وخواندنی اسلامی بود که از کتابفروشی دانشکده ادبیات خریداری نموده بودم.این کتاب که مجموعه مقالات اسلامی درباره ایران ایران شناسی مزین به بیت زیبایی بود که حلاوتی داشت  

شکار شیر گوزن است وآن یوز آهو

ومرد بخرد را علم وحکمت است شکار

وخدا می داند که این ابیات چه شوری درما می انگیخت وچه آتشی دروجود ما به پا می کرد.نثر اسلامی بسیار جذاب  گیرا دلنشین وشعر گونه است وبرخی جملات او انسان را از جا می کند ومو براندام او سیخ می کند.یکی از ویژگی های نثر اسلامی که من بیشتر اوقات خود را با آن خوش ومشام جان را عطر آگین می کردم صداقت وباورداشت بود.عنصری که هر شاهکار عالی ار آن برخوردار است.انتخاب های اسلامی برای عناوین آثارش بسیار معنی دار وحساب شده بود.همان جام جهان بین را که برای یکی از کتابهایش برگزیده بود به نظر می رسد که برگرفته از بیت زیر از حافظ باشد

آیینه سکندر جام جم است بنگر

تا برتو عرضه دارد احوال ملک دارا

یکی از بهترین مقاله های اسلامی در همان کتاب جام جهان بین که سی سال پیش آن را خواندم وهنوز هم برخی از جملات آنرا به یاد دارم وگویی درلوح قلب من نقر شده است مقاله ادبیات درعصر فضاست.دراین مقاله اسلامی ندوشن از اهمیت ادبیات وادبیات چیست سخن به میان آورده که مورد مراجعه محققان وپژوهشگران عرصه فوق بوده است.اسلامی ندوشن آنگاه که می خواهد برتری ادبیات واهمیت شعر را بر سایر علوم بنماید.اینگونه خاطر نشان می کند .که انسان یک روز می تواند بدون نان به سر برد اما بدون شعر هرگز.درهمان کتاب اشاره می کند که علت روی آوردن انسان به شعر وهنر برای آن است که انسان احساس تنگی نفس نکند وگرفتار مادیات نگردد.وبرای اینکه به گفتار خود استحکام بخشد با یک بینش جدی ادبیات وهنر از جمله موسیقی را مورد ستایش قرار می دهد ومی گوید انسان پیش از آنکه انسان مخترع باشد انسان مخیل بوده است.وبه همین سبب نخستین کسی که به فضا می رفت به موسیقی های بتهوون وباخ گوش فرا می داده است.از میان شاعران به فردوسی وناصر خسرو وحافظ ومولوی وپروین اعتصامی به دلیل اینکه اشعارشان دموکراتیک وانسانی است دلبستگی خاصی نشان داده است.شعر و فکر ناصر خسرو یکی از زیباترین ومانگارترین مقالات ادب فارسی است.از نثر نویسان به بیهقی علاقه ای ویژه دارد که تاریخ عصر خود را با زبانی ادبی همچون یک فیلم برداری ماهر به تصویر می کشد.سرنوشت حسنک را در تاریخ بیهقی سرنوشتی ممتاز می داند که محمودیان مشتی رند را سیم دادند تا بر او سنگ زنند.ودرهمین مقاله می نویسد اگر امروز حسنک زنده می بود ومی دید که امروز چه آوازه یافته است هرچه استوارتر ستم جلاد را تحمل می کرد.منش وخوی آزادگی اسلامی در یکایک آثارش پیداست که: مادر آزادگان کم آرد فرزند.او علت روی آوردن حافظ به زبان ایما واشاره را این می داند که دنیا نا امن است ومحتسب انگشت درکرده است وقرمطی می جوید وبا همه زخم نهان مجال آه نیست.وزاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست ودرحق ما هرچه گوید جای هیچ اکراه نیست

اسلامی ندوشن دردمندی دردشناس

ژان پل سارتر درباره فرانتس فانون گفته بود .هیچکس به اندازه فانون زوایای پنهان تاریخ را کشف نکرد.ومن درباره اسلامی ندوشن به جرات می توانم بگویم در عرصه نویسندگی درزبان فارسی ودر میان نقد نویسان کمتر کسی را می توان سراغ گرفت که چون اسلامی اسلامی با جسارتی هرچه تمام تر ازدرد های اجتماع سخن بگوید.اسلامی ندوشن به تمام معنی عاشق ایران است وعاشق مردم ایران.وهر گرفتاری که برای ایران ومردم ایران پیش بیاید نمی تواند بی تفاوت بماند.او مانند همه روح های نا آرام خوارخواری دارد که باید گفتنی هارا ولو اینکه به ضرر وزیان او تمام شود باید بگوید. یکی از کتابهای ارجمندی که از ذهن وقاد وآفرینشگر اسلامی ندوشن تراوش نموده است وصبغه ای جامعه شناسانه ومردم شناسانه دارد کتابی است با عنوان سخن ها را بشنویم.که چاپ نخست آن در سال 1369منتشر شد وتا به حال به چاپ های بعدی نیز رسیده است.

در پیشگفتار این کتاب نوشته است.این کتاب تأملی است درباره بعضی از مسائل کنونی ایران که با خلوص وتواضع بر قلم آمده است،و امید می رود که به همان نسبت با خلوص وگشاده نظری خوانده شود.جهت گیری خاصی در آن نیست ،نه بر ضد جریانی است ونه به سود جریانی دیگر.نوشته ای است که کوشیده است تا بر فراز این ملاحظات حرکت کند.به اسم ها وشعارها کاری نداشته ،واین بلند پروازی رابه خود اجازه داده که در حد توان بر بنیاد بتند.به حکم فریضه نتوانسته است که پدید نیاید.وضع بچه ای را داشته است که چون زمان زادنش فرا رسید،مادر قادر نیست که اورا نزایاند،ولو دردناک باشد،وولو کسانی نگویند«قدم نورسیده مبارک»

همه کسانی که دلسوز این مملکت ومردم اند،وخود وفرزندانشان قصد زندگی کردن در این آب وخاک را دارند،باید سخن ها را بشنوندو در چاره گری را باز بخواهند.که:

جهان یادگار است وما رفتنی   به گیتی نماند به جز گفتنی

                                                     فردوسی 

 

اندیشه های حکیمانه اسلامی  درباره انسان

انسان در آثار اسلامی ندوشن نقش اساسی وکلیدی دارد.او نمی تواند نسبت به سرنوشت وساحت های وجودی او نیندیشد واندیشه را به جولان نیاورد. 

در کتاب سخنها را بشنویم اولین گفتار خود رابه انسان اختصاص می دهد تحت عنوان همه چیز به انسان باز می گردد.اودرباره درک زیبایی توسط انسان می نویسد  چوانگ تزو حکیم چینی این هستی ادراکی را چنین بیان می کند:

خواب می دیدم که پروانه ای هستم.پروانه ای که می پرید وخود را شادمان می دیدم.نمی دانستم که چوانگ تزو هستم.ناگهان بیدار شدم و خودم بودمچوانگ تزو واقعی.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 99/12/14:: 10:26 صبح     |     () نظر

دفتر نشر وتولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول به دنبال انتشار ویروس مهلک کرونا موسوم به کووید19 نوشته ای با عنوان جهان درسوگ منتشر می نماید .دراین نوشته نویسنده ضمن ابراز تاثر به سبب جان باختگان بیماری جدید موسوم به کرونا  از تمامی دانشمندان جهان بخصوص از پزشکان ودانشجوبان رشته طب واز سازمانهای جهانی مدافع حقوق بشر عاجزانه درخواست نمود تا اطلاعات وآگاهی های خود را درباره ویروس جدید کرونا ونحوه مبارزه با این بیماری به صورت رایگان در اختیار مردم جهان قرار دهند تا مردم کمتر در معرض آسیب این بیماری قرار بگیرند. 

این دفتر در ادامه افزود متاسفانه علی رغم پیشرفت های دانش پزشکی در عصر ارتباطات ودر حالی که در نزد تعالیم عالیه الهی به ویژه در مکتب اسلام مجروح شدن یک عضو باعث احساس الم وهمدردی با سایر اعضا هست درمدتی نه چندان طولانی با مرگ و میر وابتلای هزاران انسان البته با بهبود یافتهگان قابل چشمگیری روبرو هستیم.که برای جوامع انسانی ضربه مهلکی است وبه نظر میرسد که پایان کار نیست .وبا توجه به اینکه پیشگیری درابتلا به این بیماری نقش اساسی دارد لازم است همه افراد در این جهاد عمومی وتلاش همگانی شرکت نمایند تا در معرض آسیب کمتری قرار بگیرند.

متاسفانه علی رغم هشدارهای بهداشتی سازمان بهداشت جهانی به بسیاری از توصیه ها عمل نمی گردد وبسیاری از توصیه ها نا دیده گرفته می شود.اصول وموازین بهداشتی که هرفرد باید در زندگی روزانه خود لحاظ نماید رعایت نمی گردد.که خود افراد با پایبندی خود نسبت به آن اصول می توانند در پیشگیری از این بیماری نقش اساسی داشته باشند.شستشوی دست و صورت با آب وصابون در طول روز با دفعات متعدد وضد عفونی کردن محل زندگی ومعابر ومیادین ومحل های تجمع انسانی وپرهیز از مسافرت های غیر ضروری واستفاده از تجهیزات وابزار های ایمنی وپزشکی از اموری است که می تواند در پیشگیری از ابتلا به این بیماری نقش حیاتی داشته باشد.

البته در این راستا عوامل دیگری در تشدید ابتلا به این بیماری نقش داشتند که نمی توان بر سیاهکاری آنها پرده پوشید وآن تعدادی از محتکران بودند وهستند که با انبار مهمترین لوازمات وتجهیزات ایمنی در انبارهای خود دود در چشم انسانیت می کنند.لوازم وکالاهای ضروری واساسی را انبار می کنند وآن را به قیمت گزاف به فروش می رسانند.که لازم است تمامی کشور های قانون مدار  در راستای دفاع از حقوق انسانی با این عوامل وعناصر به رویارویی وستیز برخیزند.

در همین چند روز اخیر متاسفانه با مرگ ویا مسمومیت تعدادی از افراد مواجه شدیم که راه درست مقابله با این بیماری را در پیش نگرفتند وبنا به گمانه زنی های خود سرانه از مواد الکلی تقلبی صنعتی استفاده کردند که یا به کام مرگ فرو رفتند ویا دچار مسمومیت گردیدند که در هر حال ضایعه سنگینی را به دوش انسان های مسئول بار نمودند که حاکی از شعور وآگاهی پایین آن اشخاص می کرد.وآن همه نتیجه بیسوادی وفقر فرهنگی قربانیان مذکور داشت.قربانیان بیشماری که به صورت ناخواسته در دام ویروس کرونا قرار گرفتند واز همه امیال وآرزوهای خود دست کشیدند.

به هر تقدیر به سبب این بیماری مهلک که به دنبال انتشار ویروس کرونا موسوم به کو وید 19 از ووهان چین است واکنون بیش از صد کشور جهان را درگیر نموده است وشیوع همچنان ادامه دارد ضمن اینکه گروه های بیشماری متضرر جانی ومالی گردیدند آسیب هایی با رویکردهای فروانی بر پیکر خانواده بشری وارد گردید وجهان را به سوگ نشاند.بسیاری از کارگران که از آسیب پذیر ترین قشر های انسانی به شمار می روند کار خود را از دست دادند .بسیاری از تجار وبازرگانان به دلیل تعطیلی مراکز کسب وکار ضررو زیانهای سنگینی دیدند.بسیاری از مستاجرین درتهیه اجاره بهای ماهانه خود درماندند.بسیاری از پزشکان وپرستاران که درخط مبارزه با این بیماری مهلک بودند جان خود را از دست دادندویا درمعرض آسیب وبیماری قرار گرفتند.وجا دارد که به خانواده و باز ماندگان این افراد تسلیت وتعزیت گفت وبرای بیماران شفا وبهبودی آرزو کرد.نا گفته نماند که در این روزهای سخت وپر تب و تاب قشرها وگروههای بیشماری نیز چه در فضای مجازی وچه در فضای حقیقی به یاری آسیب دیگان شتافتند که از این جمله می توان به خیرین اشاره کرد.در این روز ها تعدادی از خیرین که از امکانات رفاهی وتوانایی مالی برخوردار بودند به میدان آمدند وبا بذل مال خویش به نیاز مندان گوی سبقت را از دیگران ربودند که به تعبیر قرآن مجید:السابقون السابقون اولئک المقربون.اما در این راستا از یک قشر فداکار دیگری نیز باید سخن به میان آورد که همانند سایر جهاد گران در فضای مجازی به تلاش ها وتعهدات سنگین خود عمل نمودند وچه بسا که کار بسیاری از آنها بالاتر از حد انتظار بود وآن گروه معلمین ومتعلمین است که نباید نادیده گرفته شود وما سعی خواهیم کرد  در پستهای آینده از تلاش ها ومجاهده های گروه مزبور سخن به میان آوریم.

اما بسیار بجا وشایسته ووظیفه خود می دانم که به اهمیت  کار معلمان و اساتید محترم که در این روز ها پس از تعطیلی مدارس  ودانشگاهها در آموزش علوم وفنون از طریق فضای مجازی ورسانه های دیجیتال  از خود نشان دادند اشاره ای کنم و از زحمات بی شائبه آنان تشکر نمایم.

نیک گفتنی است که استفاده از فضای مجازی که دنیای پیشرفته از سالها پیش از آن به نحو نیکویی استفاده می نماید برای ما چیز نو ظهوری است که هنوز باید و شاید از برکات آن بهره مند نبوده ایم واین مورد یکی از ناخجستگی های فرهنگی ماست که متاسفانه برای ملتی با قدمت ودیرینه فرهنگی چون ما قدری هضم ناکردنی می نماید.حال آنکه این امکان واستفاده برای ملل غرب از سالیان بسیار دور قابل استفاده بوده وآنان به بهترین وجهی از کمالات آن استفاده بهینه می برند.من سالهای پیش که پیش گویی هایی درباره آینده جهان می نمودم به بسیاری از بلیات که می توانست در پیش پای انسان امروز قرار بگیرد ومانع پیشرفت او گردد به عنوان عواملی هشدار دهنده به مواردی اشاره کرده بودم که از جمله این موارد استفاده بهینه از برکات فناوری جدید بود.در آنجا گفته بودم که عوامل بیشماری از قبیل بلایای طبیعی ویا غیر طبیعی مانند طوفانها؛زلزله؛ سیلهاها؛ بیماریها زندگی انسان وفرهنگ اورا تهدید می کنند.چنان که در همین رویداد اخیر وشیوع ویروس کرونادیدیم که چگونه مراکز فرهنگی از قبیل کتابخانه ها؛مدارس ودانشگاهها به تعطیلی کشیده شدند وکسی چه می داند که اگر به صورت درست واصولی آن گونه که مورد تاکید اصحاب بهداشت جهانی است اگر رعایت نکنیم تا کی ای تعطیلی هاادامه خواهد داشت.ولذا من آن روز یاد آوری کردم که ما باید تمامی کتابهای خود به فایل های پی دی اف وصوتی تبدیل کنیم تا به هنگام ضرورت از آنها استفاده نماییم وامروز آن روزی است که باید به اهمیت این سخن پی ببریم. 

 

 

 

 

 

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 98/12/11:: 9:36 عصر     |     () نظر

دفتر نشر وتولید آثار امین الله بخشی مشکول اعلام کرد گرچه امین الله بخشی مشکول هیچگونه رغبتی به نشر سخنان مدح آمیز ندارد اما دانشجویان وطالبان علم که تا به حال به دست نوشته ها یا به سخنان او دسترسی داشته اند او را با نوابغ بزرگ ادبیات ایران وجهان مقایسه کرده اند.امین اله بخشی مشکول به یمن مجاهدت ها وتلاش های شبانه روزی در تحلیل های خود از ادبیات همواره راههای تازه ای را در پیش گرفته است و درحقیقت می توان گفت که ایشان یکی از ذخایر درخشانی است  که اورا خداوند برای پاسداشت ادبیات به ایران اهدا نموده است.با همه این احوال مشار الیه گاهی از سر تفنن به دوستان وشاگردان قبلی خود وبا دانشجویانی که از نقاط مختلف  با ایشان به تعامل فرهنگی میپردازند  می گوید، من در امتحان شفاهی مردود می گردم.این نکته نیز گفتنی است که برخی از آثار ایشان به دلایل مختلف ؛مسافرت ها ؛اسباب کشی ها؛سهل انگاری ها که بسیار آثار ارزشمندی بوده اند مفقود گردیده است.واکنون دفتر نشر وحفظ آثار در تلاش است تا شاید بتواند به برخی از دست نوشته ها دست یابد.از میان آثار گم شده که مایه رنجش ایشان شده مقاله ویا کتابچه مفصلی بوده است که به سبک اورازان آل احمد درباره مراسم وآیین های سنتی روستای مشکول زادگاه خود می باشد.که نوع این نوشته را باید در ردیف مونولوگ یا تک نگاری ها محسوب داشت.این نوشته که درست بعد از فراِِغت از تحصیلات  یعنی دراوج جوانی به نگارش در آمده است بسیار جذاب ،شیوا وخواندنی است.این اثر به درخواست مسئولان  جهاد کشاورزی گیوی(کوثر)از شهرستانهای خلخال نوشته شده بود و بیشتر جنبه جامعه شناسی و مردم شناسی دارد.امین اله بخشی مشکول با نبوغ و خلاقیت خود تمام آداب ومراسم زادگاه خود را اعم از مراسم ازدواج،عروسی،دید و بازدید،سوگ و عزاداری ،نحوه زندگی و معیشت روستائیان را با دقت تمام در این نوشته به تصویر کشیده است بنابر این مشار الیه از همه مسئولان واز تمام کسانی که به اینگونه آثار ممکن است دسترسی داشته باشند به اطلاع ایشان برسانند تا نسبت به چاپ آن اقدام کند. از آثار گم شده دیگر ایشان کتابچه ای است که به نقد و تحلیل برخی از آثار شادروان دکتر علی شریعتی  بوده است که با پیشنهاد دکتر اسماعیل حاکمی والا صورت گرفته بود. این تحقیق با درجه خوب وعالی به امضای استاد حاکمی رسیده بود.

دغدغه های امین اله بخشی مشکول بیشمار است.وهر لحظه ایده جدید وتازه ای به ذهن او خطور می کند،برخی از آنها را یادداشت می کند و آنها را با دوستان خود در میان می گذارد .اما اصلی ترین دغدغه اورا مشکل جوانان وکودکان وزنان وسالمندان تشکیل می دهد.گاهی به سبب این مشکلات چنان بر آشفته می گردد که بغض گلویش را می فشارد واستخوان در گلو سکوت اختیار می کند.این دانشور ایرانی می گوید برای من و امثال من بسیار سخت است که جوانان پر استعداد کشورم را که سرشار از استعداد و نبوغ هستند در سراشیبی تباهی و بیچارگی و بیکاری وانحرافات اخلاقی ببینم و نتوانم برای آنها کاری بکنم. این نویسنده پر کار ایرانی که آثار فراوانی برای چاپ دارد ولیکن زمینه های چاپ آنها هنوز فراهم نشده است بسیار مغموم است.امین اله بخشی مشکول تنها کتاب نمی نویسد بلکه کتاب شناس و نسخه شناس نیز هست و به جاهای مختلفی که گذارش می افتد و هرجا کتاب ارزشمندی را ببیند که درمعرض نابودی وازبین رفتن است به ترمیم آن قیام می کند.ویا اگر کتاب خطی را ببیند که ارزش تصحیح وتعلیق و حواشی داشته باشد زود جهت فرهنگ سازی به آن کارها اقدام می کند.ولذا جا دارد که دولت تدبیر و امید چنین افرادی را استعداد یابی کند ویک دوره فرصت مطالعاتی در اختیار آنان قرار دهد تا بتوانند از کتابخانه های مختلف جهان دیدار کنند تا ازنسخه های ارزشمند عکس تهیه کرده و یا اینکه با فرهنگ نویسی کشورهای مختلف آشنا شده و سپس تجربیات ،آگاهی و دانش خود را به نسل حاضر انتقال دهند. 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 96/5/9:: 8:42 عصر     |     () نظر

دفتر نشر وحفظ آثار امین اله بخشی مشکول پیشا پیش عید سعید فطر را بر همه هم وطنان عزیز تبریک گفته و مراتب همدردی خود را با فقرا وگرسنگان اجتماع که آهی در بساط ندارند وپیش اهل و عیال خود شرمنده اند اعلام داشته وتنفر وانزجار خود را از کسانی که شکمشان در اثر پر خوری واسراف آماس کرده وغذای هزاران انسان گرسنه را به دور می ریزند ویا طعمه سگهای دست آموز خود می کنند تافرزندانشان با آنها  بازی کنند ابراز می نماید.من در آستانه عید فطر که یکی از بزرگترین اعیاد اسلامی است برای همه افراد فرو دست اجتماع که تعدادشان نیز بی شمار است ودر زیر خط فقر زندگی می کنند وبرای جوانانی که بیکارند وبه همین جهت بسیاری از آنان در اثر جهل و نا آگاهی قربانی بیماری ها ی قرن از قبیل اعتیاد گردیده اند ،آرزوی بهروزی و نیک بختی دارم و از مسئولان مصرانه تقاضا و درخواست دارم که نگذارند بیش از این جوانان در ورطه بیکاری وبی هدفی بغلطند.من منابع کشور ایران را به خوبی می شناسم. ایران سرزمین طلا هاست کشوری که سرزمین طلاست ، اگر درست مدیریت گردد می توان خیابانهای آن را نیز با طلا سنگ فرش نمود.ولی افسوس کشوری با این همه منابع و ثروت و نیروهای مستعد و جوان چنین دردام بیکاری و گرسنگی فرو افتاده اند و گوش شنوائی هم نیست به اینهمه ناله های محرومان گوش فرا دهد.آی آدم ها که در ساحل نشسته شادو خندانید،اینهمه بی مبالاتی نسبت به سرنوشت جوانان خطر آفرین است.اگر اسلام دین جوانان است  و آینده نیز از آن جوانان است اینهمه بی توجهی نسبت به آنان چه توجیهی دارد.پس بهتر است تا دیر نشده به خود آییم ودریک رفرم و اصلاح انقلابی دست به سوی جوانان دراز کنیم و بیش از این ناظر سردرگمی ،بیکاری و ناامیدی آنان نباشیم .برای آنان از انبوه امکانات این کشور با سرمایه ای کرامند کار آفرینی کنیم و اشتغال زایی.مگر مولا علی (ع)-کسی که از شمشیرش مرگ می بارید و از زبانش وحی_نفرمود ومارا به عبرت دعوت نکرد که پسرکم:از فقر به خدا پناه جوی که فقر ناقص کننده عقل دین است و دهشت زای عقل.و مگر نفرمود :که چون فقر از دری وارد شود ؛ایمان از در دیگر بیرون می رود.درود بر او که چه مرد بزرگی بود.اوکه در مزرعه خود همانند یک کارگر بیل و کلنگ به دست می گرفت.ودر منبر خطابه و سخنوری فصیح ترین وبلیغترین فرد زمان خود بود.و به هنگام سختی وغزا همانند یک سرباز لباس رزم به تن می کرد و سر خود را به خدا می سپرد.ودر مسند قضاوت اندازه سر موئی از عدالت تجاوز نمی کرد.ما وارث چنین امامی هستیم.حضرت پیامبر (ص)که اسوه والگوی جامعه اسلامی است همیشه نگران جوانان ،زنان و کودکان بوده است و این سه گروه در گفتمان او جایگاه خاصی داشته است.یکی از فضیلت های پیامبر عظیم الشان دغدغه علم آموزی و زنده نگه داشتن حلقه های آموزش بوده است.آموزش را در هر زمینه ای که می دیده خوب تشخیص می داده ولو اینکه آموزش از غیر مسلمان باشد.و می فرمود حکمت گم شده مومن است و آن را هر جا که یافت فرا گیرد.منقول است که روزی وارد مسجدی گردید و دو جوانانی را مشاهده کرد که به دو گروه تقسیم شده اند .گروهی علم می آموزند و گروهی به عبادت مشغولند.وفرمود من از این دوگروه به آنانی می پیوندم که علم می آموزند و دانش فرا می گیرند.وچنان به علم آموزی جوانان امیدوار بود که با صراحت تمام می فرمود :جوانان قله های علم را فتح خواهند کرد ولو اینکه در ثریا باشد.آقایون !علمای اعلام!و حضرات عظام!من با دیدن مشکلات جوانان و جامعه در رنجم و احساس مسئولیت می کنم.من کسی هستم که فقر را لمس کرده ام .من انسان بیدرد نیستم.من درد همنوعان خود را نیز خوب می شناسم.من سخنگوی راستین خلقم.من کسی هستم که صرفا به دلیل همدردی با بیچارگان و ضعفا و فقرا در شادترین لحظه های زندگیم می توانستم شادمانه زندگی کنم ،اما این کار رانکرده ام.سخن من این است که جوانان را دردریای مشکلات رها کردن و چاره ای برای آنان نیندیشیدن کاری درست نیست.اگر همگان به یک کشتی سواریم و اگر گر شرط بود که مست گیرند پس باید در شهر هر آنکه هست گیرند.اینهمه شکاف و فاصله طبقاتی چرا؟به قول بابا طاهرعریان آن شاعر آزاده:

                         اگر دستم رسد بر چرخ گردون            از او پرسم که این چون است وآن چون

                        یکی را داده ای صد ناز و نعمت            یکی را قرص جو آلوده در خون

ویا به قول حافظ شاعر همه دورانها:

         این چه استغنا ست یارب وین چه قادر حکمت است         کاین همه زخم نهان هست ومجال آه نیست

         صاحب دیوان ما گویی نمی داند حساب                          کاندرین طغرا نشان حسبه لله نیست

                                                                                                                                            (حافظ جاوید،96:1378)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 96/4/4:: 11:7 صبح     |     () نظر
   1   2   3      >