چند سال پیش که چهت ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه قم پذیرفته شدم ومشغول تحصیل گردیدم به اتاق استاد محترم جناب آقای دکتر محمد فولادی که شاهنامه ومثنوی معنوی تدریس می کردند مراجعه کردم.پس از معارفه وگپ وگفت چند دقیقه ای سخن از نوشتن مقاله واین جور چیزا به میان آمد.من به آقای دکتر فولادی پیشنهاد دادم که دردرس شاهنامه می خواهم مقاله ای بنویسم.ایشون فرمودند موضوعتان چیست؟من عرض کردم درباره شیر و خورشید در شاهنامه .که مقبول افتاد وفرمودند موضوغ خوبی است.که من مقاله را شروع کردم ودست به کار شدم که متأسفانه بعد از اتمام ترم اول کووید نوزده از راه رسید وکلاسها غیر حضوری شد وتکالیفمان بیشتر شد اما من همچنان به اتمام این مقاله مصمم بودم.به چند دلیل اولا اینکه موضوع جذابی بود ومن علاقمند بودم در زمینه اساطیر تحقیق نمایم.چرا که از دوران کارشناسی که در دانشکده ادبیات علامه یادداشت هایی را در این زمینه شروع کرده بودم ودر واقع بخشی از تمدن وفرهنگ هر ملتی را اساطیر آن ملت تشکیل می دهد.من در مقدمه آن مقاله یاد آور شده بودم که برای پزوهش های گسترده در مباحث مربوط به آیین مهر ومیترائیسم که در غرب پژوهش های زیادی وجود دارد باید به منابع ارمنی ویونانی قدیم دسترسی داشته باشیم که ما در ایران بافقدان چنین منابعی مواجهیم.اما امروز که کتاب ایران در زمان ساسانیان نوشته آرتور کریستنسن مستشرق ودانشی مرد دانمارکی که توسط رشید یاسمی به زبان شیرین وفصیح فارسی ترجمه شده است را تورق می کردم می دیدم که منابع بسیار ارزنده ای از منابع مذکور در این کتاب وجود دارد.رشید یاسمی در مقدمه ترجمه خود بر این اثر گرانسنگ چنین سخنی دارد که به نظر می رسد نقل این سخنان برای طالبان علم واین شناسان خالی از فایده نباشد،استاد مزبور می نویسد:«نویسنده این سطور که سالی چند است به تدریس تاریخ در دانشکده ادبیات اشتغال دارد،نقص کار دانشجویان رابه سبب این فقدان در نظر داشته،پیوسته مترصد بود که به قدر مایه قلیل خود در تدارک این نقیصه بکوشد.ولی جریان کارها ودرسهاوفراهم نبودن وسایل ضروری اورا از انجام این خدمت باز می داشت،تا اینکه سال گذشته«تاریخ ایران در زمان ساسانیان»به قلم استاد جلیل وایران شناس نبیل پروفسور آرتور کریستنسن دانمارکیA.Christensen،استاد علم لغت ایرانی در دانشگاه کپنهاگ،از طبع خارج شد.نظر به آگاهی کاملی که از تبحر آن استاد دقیق داشتم ودر سفر هایی که به ایران آمده بودند ونعمت صحبت ایشان دست می داد مکرر از این کتاب سخن رفته بود،می دانستم که قریب سی سال [یعنی به اندازه سالی که فردوسی برای سرودن شاهنامه وقت گداشت]در تألیف آن رنج برده اند وتقریبا همه منابع قدیم وجدید را،از یونانی ورومی وسریانی وارمنی وعربی،خاصه کتابهایی که در دو قرن اخیر به خامه خاور شناسان ومحققان آثار باستان نگارش رفته ،از نظر انتقاد گذرانیده اند.پس نسخه ای از آن به دست آوردم ودیدم الحق دادتحقیق وتتبع را داده اند وجامع تر از این کتابی در تاریخ ساسانی نوشته نشده است.خاصه آنکه مؤلف کیفیت مدنی آن زمان رامورد بحث قرار داده و گرد روایات وسرگذشت ها ،که در کتب دیگرمبسوطا قید شده نگشته است.»ومترجم فاضل در ادامه از انگیزه ترجمه خود چنین سخنی دارد:هنوز از خواندن این کتاب نپرداخته بودم که داعیه ای در باطن من پدید آمدوترجمه آن وجهه همت قرار گرفت.ویراست اول این کتاب با ویراستاری دکتر حسن رضایی باغ بیدی در سال 1378در 437 صفحه توسط انتشارات صدای معاصر جامه طبع پوشید.
کلمات کلیدی: