سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گفتن «نمی دانم» نیمی از دانش است . [امام علی علیه السلام]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

ویکتور ماری هوگو (Victor Marie Hugo،زاده26فوریه1802-درگذشته22مه1885)شاعر ،داستان نویس ونمایشنامه نویس پیروسبک رمانتیسم فرانسه بود.او یکی از بهترین نویسندگان فرانسه است که با نوشتن کتاب هایی چون بینوایان وگوژ پشت نتردام آوازه جهانی یافت.آثار او مبین افکار واندیشه های سیاسی وهنری رایج زمانش  وراوی تاریخ معاصر فرانسه است.او در کنار تحصیلات خود آثار رنه دو شاتوبریان نویسنده کتاب آتالا ورنه را دنبال می کرد واز سن کودکی ربوده ادبیات وشعر بود.او در همین دوران موفق شد اشعار ویرژیل شاعر کلاسیک رومی را ترجمه وخود نیز سرودن قصیده را آغاز کند.شعر آزادی یکی از سوده های زیبای ویکتور هوگو است:

                                               آزادی

به چه حق مرغان آزاد را در قفس زندانی می کنید؟

به چه حق این نغمه گران آسمان رااز بیشه ها وچشمه ها وسپیده دم وابر وباد دور می سازید وسرمایه زندگی را از این زندگان می دزدید؟

ای بشر!راستی گمان داری که خداوند برای آن بدین موجودات ظریف بال وپر داده است که تو پرو بالشان را بچینی؟

مگر بی این ستمگری خوشبخت نمی توانی زیست؟

آخر این بی گناهان چه کرده اندکه باید عمر خویش را در زندان تو بگذرانند؟

از کجا معلوم که سرنوشت این زندانیان بی گناه با سرنوشت ما در آمیخته نباشد؟

از کجا معلوم  دست ستم  ما که اورا از آشیان جدا می کند وظالمانه در دام اسارت می افکند،به صورت فرمانروایان سفاک وستمگر به سوی ما باز نگردد؟

اوه!که می داند که از رفتار ما در این جهان چه حاصل می شود،واز این جنایاتی که با لب پر خنده انجام می دهیم،در چهار راه اسرار چه بر می خیزد؟

وقتی که این سبکبالان آسمان لاجوردین را که برای پروازدر فضای بی انتها آفریده شده اند،درپشت قفس زندانی می کنید،وقتی شناگران زیبای دریای نیلگون آسمان را به بند ستم می افکنید،هیچ فکر می کنید که ممکن است روزی نوک خونین آنها از میله های قفس بگذرد وبه شما برسد؟

راستی هیچ فکر می کنید که هر جا اسیری از دست جور وستم می نالد،خداوند بدو می نگرد؟

برای خدا ،کلید کشتزارهای بهار را،بدست این زندانیان اسیر بدهید.بلبلان را آزاد کنید!

پرستوها را آزاد کنید!مراقب قفس هایی که برای زینت به دیوار ها آویخته اند باشید،زیرا ترازوی نامریی جهان،دو کفه دارد.

از همین سیم های باریک وزرین قفس است که میله های آهنین و سیاه زندان پدید می آید،واز همین قفس هاست که باستیل های موحش ساخته می شود.

آزادی رهگذران بی آزار آسمان و چمن ورود خانه ودریا را احترام گذارید.آزادی این بی گناهان را مگیرید تا سرنوشت دادگستر نیز آزادی شما را نگیرد.

اگر ما از جور ستمگران می نالیم برای آن است که خود ستمگریم.

ای انسان آیا راستی می خواهی آزاد باشی؟پس به چه حق این زندانی اسیر،این شاهد خاموش ظلم وستم خویش رادر خانه نگاه داشته ای؟

ای ستمگر !چرا فریاد می زنی بر من ستم می کنند؟لختی بدین اسیر بینوا که سایه او بر تو افتاده نظر کن.

بدین قفس بنگر که در آستان خانه ات درآویخته ای،اما نمی دانی که در پس آن میله هایی که اکنون پرنده ای بیگانه پشت آنها به نغمه سرایی مشغول است،پایه های زندان کار گذاشته می شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 100/8/6:: 5:41 صبح     |     () نظر