29خرداد یکی از روزهای فراموش نشدنی تاریخ معاصر ایران است.در این روز تاریخی مرحوم دکتر علی شریعتی که یکی از روشنفکران دینی بود به شهادت رسید.من آن روز که با افکار واندیشه های مرحوم دکتر شریعتی آشنا شدم در سال 1357 ومقارن با اوایل روزهای انقلاب بود.در این روزهای پر تلاطم تاریخی یکی از معلمان ادبیات که از پرتلاشترین معلمان ادبیات هم بود مارا با افکار واندیشه های دکتر علی شریعتی آشنا کرد.معلمی که خود از تبار عرفان وآزادی بود.به همین مناسبت به روان مرحوم دکتر علی شریعتی درود می فرستیم.وخود را وامدار نهضت دکتر شریعتی می دانیم.درباره شریعتی در همین دهه های اخیر کتابها ومقالات فروانی نوشته شده وسخنرانی های متعددی ایراد گردیده است وبه نظر می رسد که هنوز جامعه ما به شناخت افکار واندیشه های او بیشتر نیاز دارد.واین مهم دارای چندین دلیل عمده است.اولا ما حاجت داریم که به تاریخ خودمان وقوف پیدا کنیم وضمن آنکه ادای دینی به بزرگان خود داشته باشیم یاد آنها را زنده نگه داریم ونقاط ضعف وقوت آنها رابیشتر بشناسیم.البته پیداست که قصد نداریم که فقط به تجلیل آثار واندیشه های شریعتی بپردازیم بلکه قصدما تحلیل آثارو افکار واندیشه های اوست که مهم است ومی تواند چنین تحلیل هایی در مهندسی یک جامعه آرمانی موثر واقع شود.چرا که این امر مسلم وحتمی است که برای شناختن امروز،هیچ راهی بهتر از وارسی وبررسی دیروز نیست.واز اینجاست که گفته شده است گذشته چراغ آینده است واین بسیار سخنی حکیمانه است.حال مهم ترین سوال این است که شریعتی به عنوان یکی از محییان اندیشه اسلامی چه می کرد وجامعه آرمانی مطرح در آثار او چگونه جامعه ای است.
کلمات کلیدی: