سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون سختى به نهایت رسد ، گشایش در رسد ، و چون حلقه‏هاى بلا سخت به هم آید ، آسایش در آید . [نهج البلاغه]
تحقیق در ادبیات و رویکرد های آن از عصر افلاطون تا روزگار ما
پیوندها

اسلامی ندوشن یکی از نویسندگان پر کار ایرانی بود که در رشته حقوق فارغ التحصیل گردیده بود.اما دلبستگی خاصی به پژوهش های ادبی وسفرنامه نویسی داشت.آشنایی من با آثار دکتر اسلامی مقارن بود با دوران دانشجویی من در دهه شصت.در سال 1363 درکنکورسراسری در رشته زبان وادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران پذیرفته شدم وروانه دانشکده ادبیات وزبانهای خارجی گردیدم.در آن روزگاران با توجه به اینکه ازسوی دانشگاه خوابگاه به برادران تعلق نگرفت باید برای گذران زندگی وامور دانشجویی شغل مناسب دانشجویی به دست می آوردیم که آوردن چنین شغلی دشوار بود من ترم دوم ضمن تحصیل در دانشکده برای به دست آوردن چنین شغلی جهت تدریس با توجه به اینکه علاقه شدیدی به تدریس داشتم به چند منطقه آموزش وپرورش مراجعه نمودم که سرانجام آموزش وپرورش منطقه 3تهران هفته  ای12ساعت تدریس دریکی از مدارس راهنمایی برایم ابلاغ نوشت.که برایم بسیار فرح بخش بود ومن برای اینکه بتوانم خوب از عهده نخستین جلسه بر بیایم مقدمه ای را که اسلامی ندوشن برای کتاب جام جهان بین خود نوشته بودند حفظ می کردم تا نخستین جلسه معلمی را با مقدمه شروع کنم.وهمین کار را کردم وبسیار نتیجه بخش بود واین مقدمه یکی از عوامل موفقیت من در آن کلاس ها می شد.واز همین ایام با قلم بسیار شیوا ونثر زیبا وشیرین اسلامی ندوشن آشنا گردیدم.ودرواقع هرکتابی ویا نوشته ای که از اسلامی می دیدم برایم جاذبه ای داشت ودرواقع تمام مطالب را با ولعی خاص مطالعه می کردم.کتاب سرگذشت ایران یا ایران را از یاد نبریم یکی از نثر های شیرین وخواندنی اسلامی بود که از کتابفروشی دانشکده ادبیات خریداری نموده بودم.این کتاب که مجموعه مقالات اسلامی درباره ایران ایران شناسی مزین به بیت زیبایی بود که حلاوتی داشت  

شکار شیر گوزن است وآن یوز آهو

ومرد بخرد را علم وحکمت است شکار

وخدا می داند که این ابیات چه شوری درما می انگیخت وچه آتشی دروجود ما به پا می کرد.نثر اسلامی بسیار جذاب  گیرا دلنشین وشعر گونه است وبرخی جملات او انسان را از جا می کند ومو براندام او سیخ می کند.یکی از ویژگی های نثر اسلامی که من بیشتر اوقات خود را با آن خوش ومشام جان را عطر آگین می کردم صداقت وباورداشت بود.عنصری که هر شاهکار عالی ار آن برخوردار است.انتخاب های اسلامی برای عناوین آثارش بسیار معنی دار وحساب شده بود.همان جام جهان بین را که برای یکی از کتابهایش برگزیده بود به نظر می رسد که برگرفته از بیت زیر از حافظ باشد

آیینه سکندر جام جم است بنگر

تا برتو عرضه دارد احوال ملک دارا

یکی از بهترین مقاله های اسلامی در همان کتاب جام جهان بین که سی سال پیش آن را خواندم وهنوز هم برخی از جملات آنرا به یاد دارم وگویی درلوح قلب من نقر شده است مقاله ادبیات درعصر فضاست.دراین مقاله اسلامی ندوشن از اهمیت ادبیات وادبیات چیست سخن به میان آورده که مورد مراجعه محققان وپژوهشگران عرصه فوق بوده است.اسلامی ندوشن آنگاه که می خواهد برتری ادبیات واهمیت شعر را بر سایر علوم بنماید.اینگونه خاطر نشان می کند .که انسان یک روز می تواند بدون نان به سر برد اما بدون شعر هرگز.درهمان کتاب اشاره می کند که علت روی آوردن انسان به شعر وهنر برای آن است که انسان احساس تنگی نفس نکند وگرفتار مادیات نگردد.وبرای اینکه به گفتار خود استحکام بخشد با یک بینش جدی ادبیات وهنر از جمله موسیقی را مورد ستایش قرار می دهد ومی گوید انسان پیش از آنکه انسان مخترع باشد انسان مخیل بوده است.وبه همین سبب نخستین کسی که به فضا می رفت به موسیقی های بتهوون وباخ گوش فرا می داده است.از میان شاعران به فردوسی وناصر خسرو وحافظ ومولوی وپروین اعتصامی به دلیل اینکه اشعارشان دموکراتیک وانسانی است دلبستگی خاصی نشان داده است.شعر و فکر ناصر خسرو یکی از زیباترین ومانگارترین مقالات ادب فارسی است.از نثر نویسان به بیهقی علاقه ای ویژه دارد که تاریخ عصر خود را با زبانی ادبی همچون یک فیلم برداری ماهر به تصویر می کشد.سرنوشت حسنک را در تاریخ بیهقی سرنوشتی ممتاز می داند که محمودیان مشتی رند را سیم دادند تا بر او سنگ زنند.ودرهمین مقاله می نویسد اگر امروز حسنک زنده می بود ومی دید که امروز چه آوازه یافته است هرچه استوارتر ستم جلاد را تحمل می کرد.منش وخوی آزادگی اسلامی در یکایک آثارش پیداست که: مادر آزادگان کم آرد فرزند.او علت روی آوردن حافظ به زبان ایما واشاره را این می داند که دنیا نا امن است ومحتسب انگشت درکرده است وقرمطی می جوید وبا همه زخم نهان مجال آه نیست.وزاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست ودرحق ما هرچه گوید جای هیچ اکراه نیست

اسلامی ندوشن دردمندی دردشناس

ژان پل سارتر درباره فرانتس فانون گفته بود .هیچکس به اندازه فانون زوایای پنهان تاریخ را کشف نکرد.ومن درباره اسلامی ندوشن به جرات می توانم بگویم در عرصه نویسندگی درزبان فارسی ودر میان نقد نویسان کمتر کسی را می توان سراغ گرفت که چون اسلامی اسلامی با جسارتی هرچه تمام تر ازدرد های اجتماع سخن بگوید.اسلامی ندوشن به تمام معنی عاشق ایران است وعاشق مردم ایران.وهر گرفتاری که برای ایران ومردم ایران پیش بیاید نمی تواند بی تفاوت بماند.او مانند همه روح های نا آرام خوارخواری دارد که باید گفتنی هارا ولو اینکه به ضرر وزیان او تمام شود باید بگوید. یکی از کتابهای ارجمندی که از ذهن وقاد وآفرینشگر اسلامی ندوشن تراوش نموده است وصبغه ای جامعه شناسانه ومردم شناسانه دارد کتابی است با عنوان سخن ها را بشنویم.که چاپ نخست آن در سال 1369منتشر شد وتا به حال به چاپ های بعدی نیز رسیده است.

در پیشگفتار این کتاب نوشته است.این کتاب تأملی است درباره بعضی از مسائل کنونی ایران که با خلوص وتواضع بر قلم آمده است،و امید می رود که به همان نسبت با خلوص وگشاده نظری خوانده شود.جهت گیری خاصی در آن نیست ،نه بر ضد جریانی است ونه به سود جریانی دیگر.نوشته ای است که کوشیده است تا بر فراز این ملاحظات حرکت کند.به اسم ها وشعارها کاری نداشته ،واین بلند پروازی رابه خود اجازه داده که در حد توان بر بنیاد بتند.به حکم فریضه نتوانسته است که پدید نیاید.وضع بچه ای را داشته است که چون زمان زادنش فرا رسید،مادر قادر نیست که اورا نزایاند،ولو دردناک باشد،وولو کسانی نگویند«قدم نورسیده مبارک»

همه کسانی که دلسوز این مملکت ومردم اند،وخود وفرزندانشان قصد زندگی کردن در این آب وخاک را دارند،باید سخن ها را بشنوندو در چاره گری را باز بخواهند.که:

جهان یادگار است وما رفتنی   به گیتی نماند به جز گفتنی

                                                     فردوسی 

 

اندیشه های حکیمانه اسلامی  درباره انسان

انسان در آثار اسلامی ندوشن نقش اساسی وکلیدی دارد.او نمی تواند نسبت به سرنوشت وساحت های وجودی او نیندیشد واندیشه را به جولان نیاورد. 

در کتاب سخنها را بشنویم اولین گفتار خود رابه انسان اختصاص می دهد تحت عنوان همه چیز به انسان باز می گردد.اودرباره درک زیبایی توسط انسان می نویسد  چوانگ تزو حکیم چینی این هستی ادراکی را چنین بیان می کند:

خواب می دیدم که پروانه ای هستم.پروانه ای که می پرید وخود را شادمان می دیدم.نمی دانستم که چوانگ تزو هستم.ناگهان بیدار شدم و خودم بودمچوانگ تزو واقعی.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط امین اله بخشی مشکول 99/12/14:: 10:26 صبح     |     () نظر