اخیرا از مطاوی یاددداشت های امین اله بخشی مشکول نوشته ارزنده ای با عنوان «دعا و نیایش» به دست آمد که جهت استفاده خوانندگان در زیر درج می گردد:
چکیده:
در این مقاله توصیفی - تحلیلی که به شیوه اسنادی وکتابخانه ای نوشته شده است،فلسفه دعا ونیایش درمتون معتبر فقه شیعه و درمنابعی چون قرآن مجید، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، بحارالانوار و وسایل الشیعه ودایره المعارف تشیع پژوهش و ژرف کاوی گردیده است. هدف از نوشتن این مقاله بررسی کردن اثرات دعا و نیایش در زندگی انسان و نشان دادن باز تاب آن در گستره متون اسلامی است . یکی از مواردی که این مقاله را اصیل و نو آور نشان می دهد مقایسه و تطبیقی است که بین دعاها ونیایشهای اسلامی با نیایش های انسان شناسانی چون آلکسیس کارل به عمل آمده است .در این مقاله به تعریف جامع دعا با توجه به متون معتبر پرداخته شده ،به آداب وشرایط دعا کننده ،اثرات مثبت در بهبود بیماران برطبق تجربیات و مشاهدات آزمایشگاهی آلکسیس کارل تحقیق به عمل آمد و درپایان نتیجه گرفته شد که علی رغم اینهمه تشابهات ونقاط مشترکی که ممکن است بین دعاها ونیایش های مذاهب مختلف وجود داشته باشد اما موج و اوج دعاها ونیایش ها که هم هنر مندانه بیان شده باشد وهم دارای مضامین خداشناسی،انسان شناسی،اصول اخلاقی واجتماعی وترجمان حقوق افراد وطبقات و جامع ایده آل های بشری باشد تنها در متون معتبر اسلامی دیده می شود که سایر مذاهب ومکاتب فاقد آن است.
واژگان کلیدی: نیایش، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، آلکسیس کارل
مقدمه:
یکی از مهمترین مباحث مذهبی که با اخلاق و تربیت انسانی گره خورده است. امّا کمتر پژوهشی دربار? فلسف? آن به صورت آکادمیک و روشمند صورت گرفته است مبحث دعا و نیایش است. با وجود هم? تحقیقات و پژوهشهای وسیع و ذیقیمتی که به وسیل? محققان و اندیشمندان دربار? دعا و نیایش صورت گرفته است، که هر کدام در نوع و محتوا شایان تحسین و قابل بهرهبرداری و ارزش کارشان درخور تقدیر و تمجید است، امّا جای تحقیقات سودمند و راههای طی نشده و بکر و آموزنده هنوز در متون مذهبی در زمین? دعا و نیایش وجود دارد که جای آن خالی به نظر میرسد، که شاید بتوان علّت این خلاء را دشمنی آشکار و دیرین? اوضاع گذشته با فرهنگ ناب اسلام و تعالیم و معارف حیات بخش و انسان ساز اسلام دانست که بیشتر جنب? سیاسی و عقیدتی داشت، مجال هرگونه تحقیق و تتبّع و جستجوگری و تفحصّ را در پهن? معارف و فضایل و مفاخر اسلامی از صاحبان فکر گرفته بود و عرصه را برای پژوهشهای اینگونه معارف و فضایل که اثرات مثبت و سازند? آن را نمیتوان انکار کرد تنگ کرده بود. از جمل? آن مسائل و مباحث که نسبت به آن غفلت شده یکی هم پژوهش در فرم و محتوای دعاها و نیایشهاست. البته دعا و نیایش علیرغم بینش کوتهنگرانه برخی افراد که نمیتوان با دعا و نیایش به جایی رسید، بسیار مفهومی گسترده و فراگیر دارد. چرا که دعا تنها یک درخواست ساده از خداوند سبحان نیست بلکه کلید ارتباط با منبع فیاض ربّانی است. امّا محوریترین پرسش این مقاله این است که چه نیازی به دعا کردن داریم و دعا و نیایش چه اثرات مثبتی میتواند در زندگی فردی و اجتماعی ما داشته باشد. سئوال مهم و قابل تأملی است.زیرا علاوه بر اینکه در فرهنگ و معارف والای اسلامی از جایگاه خاصی برخوردار است و دارای منابع معتبری است؛ از دید فیزیولوژیستها و انسان شناسان نیز بسیار مهم است و اهمیّت حیاتی دارد. از میان این انسان شناسان و فیزیولوژیستها؛ نه عالمان علوم انسانی؛ یکی از کسانی که بیشتر در زمینه ی دعا و نیایش به غواصّی پرداخته الکسیس کارل پزشک و انسان شناس نامی فرانسوی است. او کسی است که در طول فعالیت پزشکی دو جایز? نوبل برده است؛ یکی در زنده نگه داشتن قلب یک جوجه به مدّت 35 سال در آزمایشگاهش و دیگری در پیوند زدن رگها. الکسیس کارل میگوید: «نیایش اصولاً کشش روح به سوی کانون غیر مادّی جهان است. به طور معمول، نیایش عبارت است از تضرّع و نال? مضطربانه و طلب یاری و استعانت، و گاهی یک حالت کشف و شهود روشن و آرام درونی و مستمر و دورتر از اقلیم هم? محسوسات است. به عبارت دیگر میتوان گفت که نیایش پرواز روح به سوی خداست و یا حالت پرستش عاشقانهای نسبت به آن مبدأیی است که معجز? حیات از او سر زده است و بالاخره نیایش، نمودار کوشش انسان است برای ارتباط با آن وجود نامرئی، آفریدگار هم? هستی». (الکسیس کارل،26:1396)
پیامبر خاتم (ص) میفرماید: «برترین عبادتها، دعاست؛ هر گاه خداوند به بندهای، اذن توفیق دعا دهد؛ در رحمت را به روی او بگشاید. بیگمان هیچ کسی با دعا کردن هلاک نمیشود». (تنبیه الخواطر، 2/127 به نقل از میزان الحکمه، 4/1646) در دعای ابوحمز? ثمالی از امام سجاد(ع) زیباترین روح پرستنده میخوانیم: «واجعَلَنی مِمَّن أطَلتَ عمرَهُ و حَسَّنَت عَمَلَهُ وَ اَتمَمتَ عَلَیه نَعمَتَکَ و رضیتَ عَنه و اَحیَیته حیاهً طیبهً فی ادوم السرور و اسبع الکرامهِ وَ اَتَمَّ العیش اَنَّکَ تَتفَعلُ ما تَشاءُ و لا یَفعَلُ ما یَشاءُ غَیرُک»1 یعنی مرا در زمر? کسانی بنشان که عمر طولانی و نیکو نصیبشان کردهای و نعمتت را بر آنان تمام نمودهای و از آنان رضایت داشتهای و حیات طیّبه نصیبشان فرمودهای . (سروش، 289:1374).
مرور منابع و پیشینه پژوهش
یکی از مهمترین و ارزشمندترین پژوهشی که دربار? دعا و نیایش صورت گرفته است. کتاب دعا و نیایش الکسیس کارل طبیب و انسان شناسی است که در زبان فارسی دو ترجم? خوب و زیبا از آن وجود دارد. یکی ترجمهای است به قلم شیوای پرویز دبیری و دیگری ترجم? آن به قلم شیوا و شاعرانهی دکتر علی شریعتی است که ضمن مقدمهای بسیار عالمانه این کتاب را به زبان فارسی دانشگاهی ترجمه کرده و در زمر? مجموعه آثار اوست. در کتاب «تأثیر نهجالبلاغه و کلام امیر المؤمنین علی (ع) در شعر فارسی» به قلم محسن راثی (1383) به طور مبسوط و مفصل دربار? دعا و نیایش در کلام امیرالمؤمنین و تأثیر آن در ادب فارسی سخن به میان آمده است که در آنجا به شرایط استجابت دعا و نیایش و چگونگی تأثیر کلام امیر مؤمنان بر شعر شاعران سخن به میان آمده است.صحیف? سجادیّه، نهجالبلاغه با شروح متعدد، مفاتیحالجنان، از منابعی است که در این جستار مورد استفاده قرار گرفتهاند. که در زیر به مناسبتهای مختلف از این آثار شواهد نقل میگردد:
دعا نیاز روح
قطع نظر از اجر و پاداشی که برای دعاکننده هست و قطع نظر از استجابتی که برای دعا مترتب است. دعا اگر از لقلق? زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگی کند و روح انسان به اهتزاز آید، یک روحانیت بسیار عالی [همراه با طمأنین? دل و سکین? قلب] به شمار میآید. مثل اینکه انسان خود را غرق در نور میبیند و نادیدنیها را با چشم دل رؤیت میکند. و در این وقت است که شرافت گوهر انسانیّت را احساس میکند و در آن وقت است که خوب درک میکند که تا به حال چیزهای کوچک و بیارزش که او را به خود مشغول داشته بوده، و او را آزار میداد چقدر پست و بیارزش و ساقط و سافل بوده است. چرا که انسان اگر از غیر خدا چیزی بخواهد احساس خواری و مذلّت میکند، امّا وقتی که خواست? خود را با خدا در میان میگذارد و حاجات خود را از او میخواهد احساس بزرگی و عزّت میکند. به این ترتیب میتوان گفت که دعا هم طلب میشود و هم مطلوب و هم وسیله میشود و هم غایت و هم مقدمه میگردد و هم نتیجه.
شرایط استجابت دعا
طلب، اظطرار، درد، خلوص، نیاز شدید و توجه کامل به خدا، از عواملی است که دعا به واسط? آنها زودتر مستجاب میشود. چنانکه مصطفی(ص) فرمود: «الدُّعا هُو العِبادَه»، دعا عین عبادت است. منتها باید از عمق وجود آدمی برآید و از لقلق? زبان بگذرد و الاّ تأثیری نخواهد داشت. امّا الکسیس کارل، صاحب کتاب نیایش و همچنین کتاب انسان موجود ناشناخته تأثیر دعا در شفای بیماران را به وجه تکان دهندهای گزارش نموده است. الکسیس کارل در کتاب نیایش مینویسد: آنگاه که از برخی از بیمارانم ناامید شده بودم و امید بهبود آنها را نداشتهام بعد از چند روزی برخی از بیماران به وجه معجزه آسایی سلامت نخستین خود را بازمییافتند و ما چنین مواردی را تحقیق و مطالعه کردیم و در طول تحقیق و جستجو و مشاهد? حال بیماران و مصاحبه با آنها و نزدیکانشان معلوم گردید که آنگه که این بیماران از همه جا قطع امید کردهاند؛ جهت شفا یافتنشان به مبدأ آفرینش متوسّل شدهاند. حتّی الکسیس کارل در آنجا گزارش میکند که برای دعا کردن حتماً لازم نیست که خود بیمار متوسل به دعا و نیایش گردد بلکه حتّی اطرافیان او هم میتوانند با اخلاص در حق بیمارانشان دعا کنند و دعای آنان اجابت گردد. و به تعبیر صاحب کشفالاسرار و عُده الابرار: «دعا، خواندن است، یا خواستن، اگر خواندن است، عین ثناست، و اگر خواستن است، بنده را سزاست، و هر دو عبادت است و نجات را وسیلت. یحیی معاذ گفت: عبادت خزینهای است که کلید این خزینه دعا، و دندانههای این کلید، لقم? حلال، و شرط دعا، تضرّع است و زاری و بر درگاه عزّت، خود را بیفکندن به خواری، این است که میگوید: «تَضَرُّعاً و خَفیفَهٌ». (میبدی، :3/640) مولوی شاعرو عارف قرن هفتم؛ در دفتر سوم در تفسیر اَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ.... درد و نیاز را، عامل مؤثری در استجابت دعا میداند: (راثی، 228:1383).
هرچه رویید از پی محتاج رست تا بیاید طالبی چیزی که جست
حق تعالی گر سماوات آفریــد از برای دفع حاجات آفریـــد
هر کجا دردی، دوا آنجــا رود هر کجا فقری نوا آنجــا رود
هر کجا مشکل جواب آنجا رود هر کجا کشتی است آب آنجا رود
آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست (مثنوی، دفتر سوم، ص 182-183)
سخن پرداز بلند پرواز آسمان عشق و عرفان حافظ شیرازی، هر گاه که از هم? چارهها برای وصل نومید میگشته، چاره را در دعا دیده و با سوز دل بیان میکرده است:
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم (حافظ)
و همچنین میفرماید:
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی (حافظ)
کجا و کی باید نیایش کرد
اینکه دعا و نیایش کردن کجا و کی باید صورت بگیرد، باید گفته شود که برای نیایش کردن زمان و مکان رسمی خاصّی وجود ندارد. در کوچه، اتومبیل، ترن، اداره، روی نیمکت، درخانه، در مدرسه و در کارگاه و همه جا میتوان دعا و نیایش کرد. امّا چون دعا کردن جهت اتصال به کانون هستی به تمرکز حواس نیاز است تا دعا و نیایش از لقلق? زبان خارج شود و اثرات مثبت و سازند? خود را بر روی فرد باقی بگذارد بهتر است که «هرکسی در اتاقها، کوهستانها و جنگلها یا درخلوت اتاقش نیایش کند؛ و نیز عباداتی هست که باید طیّ مراسم خاصی [به قول الکسیس کارل] در کلیساها [و به قول ما مسلمانها در مساجد و زیارتگاهها] انجام شود. (الکسیس کارل، 33:1396). الکسیس کارل که خود طبیب است و فیزیولوژیست دربار? مکان و حالاتی که نیایش کننده باید داشته باشد مینویسد: «ولی جای نیایش هر کجا باشد، خدا با انسان سخن نمیگوید، مگر هنگامی که آرامش بر درونش مستولی شود. آرامش درون به حالت عضوی و مادّی و به محیطی که در آن به سر میبریم بستگی دارد. [و به درستی تأکید میکند] یافتن آرامش بدن و روح در میان ازدحام و همهمه و شلوغی جامعهی امروز کار دشواری است. امروز به جایگاههای خاصّی برای نیایش نیازمندیم». (همان). الکسیس کارل در کتاب نیایش یکی از این جایگاهها را «لُرد» مینامد و رسال? کوچکتری نیز دارد به نام تأمّلات من در راه زیارت لُرد».4 این مرد، نظریاتش در مورد دعا [ونیایش] بسیار قابل تأمّل و ستودنی است. زیرا، متفکران، فیلسوفان و مذهبیّون بسیاری هستند که تا به حال دربار? دعا و نیایش اثرات و ثمرات آن داد سخن دادهاند، امّا سخن هیچکدام از آنها به انداز? سخن این دانشمند زیست شناس و بافت شناس که «منحصراً از بررسیهای بیمار شناسی و فیزیولوژی و بالینی، و آن هم از طریق تجربیات شخص خودش حاصل شده است؛ مؤثر نیست.»
امام علی (ع)، سر حلق? پارسایان نیز دعا را نه تنها یک برنامه اخلاقی برای شانه خالی کردن از مسئولیّتها نمیداند، بلکه دعا را یک عاملی برای مقاومت و مبارزه و هجوم به دشمن و به عنوان یک زینت انسان پارسا میداند؛ کسی که به لباس تقوا آراسته شده است وگویی از زبان امام سجاد(ع) زیباترین روح پرستنده آوا برمیآورد که: «اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِهِ... و اَلبِسنی زینَهَ المُتَقین فی .... استقلالِ الخَیر و اِن کَثُرَ مِن قَولی و اِستِکثار الشَّرَّ و اِن قلَّ مِن قولی و فِعلی». «خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست... و زینت پارسایان را پوشش من قرار بده... در اندک شمردن نیکی، گرچه در گفتار و عملم بسیار باشد و در بسیار دانستن بدی، گرچه در گفتار و عملم کم باش». (امام سجاد،1380: 234)
بنابراین دعا نه تنها جبران کنند? ضعف انسانی نیست، بلکه تقویت کنند? قدرت انسانی و ادامه دهندهی کار مثبت و تلاش سازندهی فرد در ساختن زندگی فردی و اجتماعیاش هم هست. یعنی دعا و نیایش تنها در کنار کار و مسئولیّت نیست؛ بلکه پس از مسئولیّت و در ادامه رنج و کار و جهاد و صبر وجود دارد. چرا که کسانی که متون اساسی دعا را برای ما در تاریخ اسلام گذاشتهاند، خود نمونهی چنین سرمشقی و نمونهی بارز چنین اصلی هستند. کسانی که در سختترین لحظات که با دشمن مقابل به پیکار مشغول بودند در تلاش برای سعادتمند شدن و مقتدر شدن و مستقل شدن و آزاد شدن و در کوشش برای نابودی هم? عوامل خطر و ضعف فردی و جمعی و در تلاش و مبارزه جدّی اجتماعی و اعتقادی، همواره بیدار بودند و مسلّح بودند و متعهد و خود به تن خود، وارد مخوفترین صحنههای پیکار میشدند و همینها هم دست نیاز، دعا و نیاش به آستان بارگاه ملکوتی بلند میکردند.
نوع دعا کردن پیامبر (ص)
گفتیم که رهبران دینی ما خود بانی دعا و نیایشند و هرگز دعا و نیایش از زندگی آنان که همه از نوری واحدند جدا نبوده است. حال ببینیم پیغمبر(ص) چگونه دعا می کرده است؟
پیامبر(ص) پس از آنکه تمام مقدمات یک مبارزه با دشمن را، بیداری عمومی را و بسیج همه نیروها را و همچنین صف آرایی را و نیز رسیدگی به جزییترین نکتههای تاکتیکی و استراتژیکی جنگ را رعایت میکرده، صفآرایی میکرده و به قدرت منطقی و معنوی و مادّی جنگ و مبارزه تکیّه میکرده و در برابر دشمن میایستاده و پس از فراغت از هم? این مقدمات منطقی و علمی و اجتماعی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دست به دعا برمیداشته که خدایا اگر شایستگی پیروزی بر دشمن را نداشتیم، تو به کرم خودت ما را بر دشمنان پیروز گردان،[ و باران رحمت خود را بر ما بباران] و تو به اعجاز خدایی خودت، اینها را یک مرتبه محو کن، ضعیف کن، نابود کن! (شریعتی، 51:1391). و آن گاه علی (ع) پس از اینکه در برابر دشمن میایستد و کوچکترین نکتههای روانی و نکتههای فکری و معنوی و نظامی مبارزه با دشمن را به فرزند خود یادآوری میکند و او را به مبارزه و ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن فرا میخواند که: «کوهها بجنبند، تو مجنب. نگاهت را به اقصای صف دشمن بفرست (این جلوها را نگاه مکن که هی ببینی یکی دست به اسلحه برده، آنجا کمین کرده، آن جا یک تیری الان میآید بیرون، مقاومت و استقامت و تسلّط روحی خودت را از دست بدهی، دور دست صف دشمن را نگاه کنی) کوهها بجنبند، تو مجنب ] و استوار برجا ی باش[ نگاهت را به اقصای سپاه خصم بفرست و دندانهایت را به خشم برهم بفشار و پاهایت را به زمین میخکوب کن و جمجمهات را به خدا بسپار و بجنگ، و آنگاه بدان که پیروزی در دست خداست.» ( نقل از شریعتی، 1391: 51 - 52).
کالبدشکافی بلاغینامه کوتاه 11 از کلام امیرالمومنین (ع)
یکی از ویژگیهای متون دعا و نیایش که تا به حال کمتر بدان توجه شده و جا دارد که این بخش از ادعیّه با جامعیتی بیشتر مورد توجه و تحقیق قرار گیرد نکات بلاغی و به عبارت دیگر فصاحت و بلاغت دعاها و نیایشهاست. ضمن اینکه مضامین و محتوای دعاها و نیایشها از اهمیّت ویژهای برخوردار است، فصاحت و بلاغت ویژه زبان دعاها و نیایشها امتیازی است که متون مزبور را از سایر متنهای معمولی برجسته نشان میدهد. اما از آنجا که عالیترین و نمونههای درخشان اینگونه دعا و نیایشها را هم در کلام علی(ع) با خدای اسلام میتوان سراغ گرفت و براساس همین معناست که میتوان بیشتر به ترسها و از هوش رفتنهای او پی برد ] چنانکه نقل شده است که آنگاه که نوک پیکان برپای او فرو رفته بود، تنها آن رادر لحظه مناجات با خدا توانستند از پای او در بیاورند . [ بررسی اینگونه مسایل بلاغی در حوزههای علمی اسلامی را هم میتوان در کلام بلاغت نشان او ( اعّم از خطبهها، نامهها، کلمات قصار و در اشعار عربی او) جستجو کرد. محض نمونه و از باب تیمّن و تبرّک کلام، کوتاه امام علی (ع) به فرزند خود محمد حنیفه. آنگاه که پرچم را پس از بریدن دستهای مسلم مجاشعی به او سپرد ( جعفری، 1372 : 194).
مورد بررسی قرار میدهیم:
عنوان خطبه که قبلا ترجمه آن ذکر گردید؛ « آیین جنگ» است:
نکات بلاغی: تزولُالجباللاتزل:
(الف) جمله خبری است ولیکن در بردارنده معنای شرطی است. یعنی (إن زالتِ الجبال)؛ هرگاه که کوهها کنده شود تو پای خویش استوار بدار. به راستی بلغا دانند که چه قدرتی و چه حکمتی در این سخن است. تأثیر این کلام در حد اعجاز است و با بیان معمولی و عادی نمیتوان شأن و عظمت آن را بر زبان آورد؛ مگر اینکه زبان علی گونهای داشته باشیم تا بتوانیم از شرح آن همه کمالات بر بیاییم.
(ب) در عبارت فوق بین دو جمله انشائی که قابل تأویل به خبری و دیگری خبری ناب است؛ حالت وصل به کار رفته است و واو عطف پیوند خورده، وواوی مفید شرط و حال ( تجلیل، 1379: 12).
(ج) عَضُّ علی ناجذک: نواجذ که دندانهای انتهای دهان را گویند در مفهوم همه دندانها به کار رفته و از جزء اراده کل « اسنان» شده که مجاز به علاقه کلّ و جزء است.
(د) عضّ علی ناجذک: کنایه از اراده به انجام کار و تسلّط بر خویشتن است. چنانکه در فارسی هم گفته میشود دندان روی جگر بگذارد: یعنی تحمّل کن و مقاومت کن.
(هـ) إعرالله جمجمتک أعِراز اعاره و مراد این است که: سرت را در راه خدا بذل کن. جمجمه فرق سر و قسمتی از سر را گویند که به لحاظ بلاغت مجاز به علاقه جزء و کل است که تمام سر را اراده فرموده است. عبارت فوق به این نکته اشعار دارد که در این پیکار و رویارویی با دشمن کشته نمیشوی؛ چون عاریه چیزی است که مسترد میشود، یعنی خرید و فروش و معامله معمولی نیست که اگر فرموده بود (بعالله) این معنی را نمیتوانست رسانگی کند.
(و) واعلم اَنّ النصر من عندالله سبحانه» دربر گیرنده حسن ختام و تبشیر به پایان موفقیتآمیز در پیشگاه خداست و هم تلمیح لطیفی به این آیت قرآنی دارد که :« إن تنصر الله ینصرکم» ویثبّت اقدامکم است، به ویژه بخش اخیر آن به فقرات خطبه تاییدی دارد.( محمدباقر مجلسی، 1408 ق: 1/89). باری در زمینه دعا از جهات گوناگون دیگری نیز میتوان سخن گفت؛ اینکه ماهیّت دعا کردن چیست؟ آیا منظور تغییر دادن اراده خداوند است یا چیز دیگر؟ اینکه دعا کننده در چه احوالی باید باشد تا دعای او مقبول و مستجاب افتد و اینکه به تناسب تفاوت روحها و شخصیتها، دعاها چگونه تفاوت میکنند؟ و سطح و محتوای مختلف مییابند؟ و دعاهایی که از معصومان و پیشوایان دین وارد شده دارای چه ویژگیهایی هستند؟ و مدخلیّتی که دعا در زندگی دینی و زندگی عادی آن دارد چیست؟ در چه امری میتوان و میباید دعا کرد و در چه امری نمیتوان و نمیباید دعا کرد؟ پیداست که در این مقاله به بسیاری از سوالات مزبور البته به اجمال پاسخ داده شد که پاسخ تفصیلی آنها فراغی فراخ میطلبد و چه بسا که طرح همه آن مباحث با پاسخهای مفصل نیاز به نگارش رساله ی مفصّلی باشد، که از حوصله این جستار خارج است اما هر چه باشد، « در همه اینها یک نقطه مشترک وجود دارد و آن اینکه در مواردی مرغوب دین و مطلوب خداوند است که آدمیان زبان به دعا بگشایند؛ خواه این دعا سخن گفتن محض باشد، بدون حاجت خواستن و خواه مقرون به حاجت خواستن باشد، اعم اینکه آن حاجت برآید یا بر نیاید. ( سروش، 1392 : 108) گفتیم کسانی هم بودهاند که مسأله دعا و نیایش را بررسی تجربی کردهاند تا مشاهده کنند که آیا توسّل به دعا و نیایش با موازین خرد تجربی سازگار است یا نه؟ که از این میان به تجربیات یکی از انسان شناسان و طبیبان برجسته - الکسیس کارل - اشاره کردیم. اما یک نکته مهم در میان گفتههای الکسیس کارل ناگفته ماند و آن اینکه؛ به شهادت خود الکسیس کارل در کتاب نیایش موسسه لُرد آمار شفا یافتگان به وسیله دعا را که به شکل معجزهآسایی با تصدیق اطبّا شفا یافتهاند، منتشر میسازد. همواره ستون شفایافتگان معجزهآسا به وسیله نیایش، مملو از ارقام فراوان است. اما کارل تصدیق و خاطر نشان میکند که در سالیان اخیر، آمار فوق رو به نقصان میگذارد و علت آن را اینگونه توضیح میدهد که:« زائران اکنون بیشتر سیّاح شدهاند و زوّار، مسافر» و کسانی که با شیفتگی و سودازدگی و عشق و آرزومندی میآمدند تا مطلوب خود را بگیرند و به حاجت خود دست یابند، کم شدهاند. اینها تفریح کنان، کنجکاو و مردّد و در ضمن برای تغییر آب و هوا میآیند و ناچار از دعا و نیایش اثر چندانی نمیبینند. چرا که چنان که کارل در مکانیسم تأثیر دعا ابراز میکند: « دعا باید دارای شدت و همچنین تناوب و استمرار و همچنین خلوص باشد و همچنین حالت تهاجم بیابد.» ( الکسیس، 1396 : 55 - 56). که همه آن مواردی که بیان گردید در متون و ادعیّه ما نیز وجود دارد.
دعا و نیایش سرمایه دیالوگ با خدا
در ترمینولوژی فرهنگ پربار اسلامی دعا و نیایش را باید سرمایه دیالوگ با خدا محسوب داشت که از سردرد و طلب و از عمق وجدان آدمی بدون کوچکترین چشم داشتی بر میآید. بنابراین دعا فقط صحنه خواندن خدا نیست، بلکه عرصه شناختن او هم هست؛ مونولوگ نیست؛ بلکه دیالوگ هم هست؛ سخن گفتن دوسویه است که در این مکالمه و مخاطبه هم انس حاصل میشود؛ هم شناخت؛ هم روح پالایش میگردد و به تعبیر ارسطو « کاتارسیس» و تطهیر میگردد و هم ایمان تقویت میشود. هم دل شادمان است و هم خرد با نشاط.
دستاورد:
نتیجهگیری
یکی از راههای ارتباط صمیمی انسان با خدا و به عبارتی رساتر یکی از دیالوگهای رایج انسان با خدا دعا و نیایش است که در مورد متون دینی بزرگترین سرمایه آدمی است برای درخواست حاجات و نیازها و خواهشهایی که انسان میتواند از ساحت قدسی و ربّانی انجام دهد؛ حال آنچه حاجتها برآورده شود؛ یا نشود. از جمله چهرههای علمی که خود فیزیولوژیست و انسانشناس است و اثرات دعا و نیایش را با تجربیات آزمایشگاهی همراه کرده است و گزارشی مبسوط از شفا یافتگان به سبب دعا و نیایش را ارائه نموده است؛ پزشک الکسیس کارل است که کتاب او عنوان نیایش را به خود اختصاص داده و تا به حال در ایران بوسیله دو مترجم، پرویز دبیری و دکتر علی شریعتی به زبان فارسی سره و رسا ترجمه گردیده است. در این مقاله به نمونههایی از ادعیههای معروف مانند دعای کمیل، دعای ابوحمزه ثمالی، دعای عرفه و ... نمونه آورده شد که فقط از باب تیمّن و تبرّک نقل گردید. یکی از مواردی که میتواند این مقاله را اصیل و نوآور نشان دهد تطبیق دعا و نیایش مطرح در متون اسلامی با دعا و نیایش الکسیس کارل است. در این نوشته ثابت گردید که دعا روح عبادت است و دعا و نیایش مهمترین مکانیسم تطهیر و کاتارسیس و عاملی برای شفایافتن به بیماران ایران و دردمندان و تسکینی برای آلام درونی انسان عصر امروز است که بیش از هر عصری نیاز به دعا و نیایش دارد تا برخودخواهیها و خواهشهای اهریمنی خود لجام زند. تأثیر دعا در ساختار انسان و جهان، به طوری که در آیات و روایات هم تصریح شده در هر امری بسیار نافذ و موثر است. دین بر پایه عبادت استوار است و مغز عبادت، دعا کردن است که خود بهترین عبادت و نزدیکترین راه به سوی خداوند است که عقل و نقل بر فضیلت و بلکه و جوب دعا دلالت دارند. نظر به اینکه دعا سخن گفتن با خداوند و عرض حاجت و نیاز به درگاه بینیاز اوست، لازم است دعا کننده آدابی را که در آیات و روایات بیان گردیده رعایت کند تا دعای او مستجاب شود. «گرچه درخواست از خداوند وقت معین و جای مخصوصی ندارد، ولی در احادیث و کتب معتبر تأکید شده که بعضی از وقتها و مکانها در اجابت دعا تأثیر دارند که خداوند دوست دارد در آن زمانها و مکانها دعا صورت پذیرد که از آن میان میتوان به شب و روز جمعه و شبهای قدر و روزهای قدر و شبهای ماه مبارک رمضان و شبهای عرفه و عیدفطر و عیدقربان و عیدغدیر و روزهای آنها و شب اول ماه رجب و شب نیمه ماه شعبان، که شب ولادت امام قائم(عج) است و ماههای حرام، ثلث آخر شب و هنگام شنیدن اذان، تلاوت قرآن و نزوزیدن باد و آمدن باران، و همچنین پس از هر نماز دعا مستجاب میگردد. (حاج سید جوادی و دیگران، 1378 : 7/519). متون دعای اسلامی از زیباترین متون ادبی و هنری و عالیترین نثر در زبان و نمونه بهترین کارگیری از فصاحت و بلاغت است که اوج و موج آن در نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه است که از زبان امام علی (ع) و امام سجاد (ع) جاری گشته است. به طورکلی در این پژوهش ثابت گردید که دعاها و نیایشهای اسلامی ضمن اینکه از فصاحت و بلاغت و موسیقی خاصی برخوردارند که نشان میدهد که اسلام به زیبایی و به ارزش هنر --مشروط بر اینکه در خدمت تکامل روح بشری باشد، اهمیت فراوانی میدهد، عناصر فکری مطرح در آن را نیز مضامینی از قبیل خداشناسی، انسانشناسی، اصول اخلاقی و اصول اجتماعی و حقوق افراد و طبقات نسبت به هم و بیان ایدهآلهای بشری و همچنین بیان ترس و گریز از خطرها و پستیهای اجتماعی و فردی و اخلاقی است که در بسیاری از مذاهب و مکاتب دیده نمیشود.
منابع نیایش و دعا
قرآن
علیابنابیطالب (1389). نهجالبلاغه. ترجمه سیدجعفرشهیدی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی .چاپ سیام.
جعفری. سید محمدمهدی (1372). پرتوی از نهجالبلاغه با استفاده از ترجمه آیت الـ ... سید محمود طالقانی. تهران: وزارت اشارد و فرهنگ اسلامی.
الکسیس کارل ( 1396). نیایش. ترجمه دکتر علی شریعتی به ضمیمه سخنرانی مکتب سجاد. زیباترین روح پرستند، مجموعه آثار 8 . تهران: حکایت قلم نوین.
تجلیل.جلیل (1379). بلاغت نهجالبلاغه. تهران: انتشارات سمت.
راثی، محسن (1383) . تأثیر نهجالبلاغه و کلام امام امیرالمومنین علی (ع) در شعر فارسی. تهران: امیرکبیر.
مولوی. مولاناجلالالدینمحمد (1381). به تصحیح رینولدالین نیکلسون. تهران : امیرکبیر.
امام سجاد (1370) صحیفه سجادیه. ترجمه صدربلاغی. تهران: حسینیه ارشاد.
سروش.عبدالکریم (1374) . اوصاف پارسایان. شرح خطبه امام علی (ع) درباره متقین. تهران: صراط.
ابنمیثم - میثمابن علی (1388) - شرح نهجالبلاغه - مشهد - آستان قدس رضوی: چاپ دوم.
شت های امین اله بخشی مشکول گفتار ارزنده ای درباره فلسفه نیا
کلمات کلیدی: