دفتر نشر وتولید آثار فرهنگی امین اله بخشی مشکول گزارش داد امین اله بخشی مشکول دانش آموخته دانشگاه های علامه طباطبایی تهران ودانشگاه قم جهت شرکت درچهاردهمین کنفرانس بین المللی زبان،ادبیات،فرهنگ وتاریخ مقاله ای را جهت داوری در کمیته علمی وفرهنگی دانشکده ادبیات ابن سینای گرجستان ارائه نمود که پس از بررسی مورد پذیرش نهائی قرار گرفت .این مقاله که به رمز شناسی رنگ در هفت پیکر نظامی با تأکید بر روانشناسی ماکس لوشر نوشته شده است پس از پایان کنفرانس در ژورنالهای خارجی وبرخی مجلات تخصصی ایرانی به چاپ خواهد رسید.همکار دیگر این مقاله ثریا آزربرا دانشجوی دوره دکتری زبان وادبیات فارسی است.
کلمات کلیدی:
امشب باز هم از آن شبهایی بود که فعالیت علمی زیادی داشتم.یعنی بسیاری از شب را به بیداری گذرانده بودم.برخی از آثار ویادداشت هایم را ویرایش کرده وسامان می دادم .به علت کار زیاد وخستگی مفرط که هرگز احساس نمی کردم چون عشق به کار دارم وتعهد نسبت به مردمم ودر واقع همین چیز هاست که مرا زنده وسر پا نگه می دارد.ناگهان دلم عذا خواست وچایی .به طرف آشپز خانه رفتم وزیر کتری وقوری را روشن کردم وبرنجی که از دیشب در قابلمه مانده است کمی برای خوردن گرم می کنم .اما مگر غم این خفته چند می گذارد که من زندگی معمولی وطبیعی داشته باشم.نابه سامانی های اجتماع که هرروز بیشتر می شود.مشکلات جوانان وکودکان وبی مبالاتی نسبت به تربیت وتعلیم آنها،کمبودی که برای خوراک وپوشاک وتحصیلات آنها وجود دارد نه تنها دل من بلکه هر انسان مسئول و متعهد را به درد می آورد.در همین اندیشه ها بودم که بحث انتظار به خاطرم خطور کرد.واندکی مرا آرام کرد.وبی اختیار این شعر حافظ را که ترجمان حال همه است با خود زمزمه می کردم :
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش باباد همی گفتم گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا اینجا با سلسله می رقصند این است حرف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی ومهجوری دور از تو چنانم کرد کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یارب به که شاید گفت این نکته که در عالم رخساره به کس ننمود آن شاهد هر جائی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی وی یاد توام مونس در گوشه تنهایی
دردایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
فکر خود ورای خود در عالم رندی نیست کفر است در این مذهب خود بینی وخود رایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
کلمات کلیدی:
در بسیاری از شاهکار های ادبی انوشیروان به عادل بودن نامبردار گشته اما در کتب تاریخی مطالبی یافت می شود که عادل بودن انوشیروان را نقض می کند .در این نوشته بر آنیم تا بر گفته های سند آوریم.
کلمات کلیدی:
از سالتها پیش احساس می کردم که ادبیات ایران نیاز به آسیب شناسی دارد یعنی در این زمینه می توان کتاب پر حجمی پرداخت ومن در همان سالها که مقارن بود با دوره دانشجویی من در مقطع کارشناسی ارشد به صفحات سررسید جیبی خود که همیشه آن را با خود داشتم؛ مطالبی را فهرست وار یادداشت کرده بودم که هنوز به صورت جدی نوشتن چنین کتابی را شروع نکرده ام .با توجه به اینکه بیم از بین رفتن این سررسید وجود دارد وهنوز تحمل درد فقدان برخی از نوشته هایم را فراموش نکرده ام که شایسته دیدم آن فهرست ها رایادداشت نمایم که امید وارم با توجه به اهمیت این موضوع تألیف این کتاب را هرچه سریعتر از سر بگیرم.یادداشت ها که در واقع می توان گفت طرح مهندسی یک کتاب برای آسیب شناسی ادبیات ایران است به صورت فهرست وار به شرح زیر است:
1-نگاهی به گذشته (پیشینه ادبیات فارسی در ایران پیش از اسلام شامل خط وکتابت وآثار باز مانده یا ازبین رفته)
2- وضع ادبیات فارسی همزمان با ورود اسلام به ایران وشکست ایرانیان از تازیان(دوقرن سکوت)
3-تکوین زبان وادبیات فارسی
4-دلایل پذیرش اسلام از سوی ایرانیان وتوجه بیش از حد به زبان عربی
5-نهضت شعوبیگری ومقاومت های ملی (توجه به هویت ملی)
6-نخستین گویندگان نثر وشعر فارسی
7-تکوین حماسه ملی وشاهنامه فردوسی
8-خواردشت فردوسی توسط محمود غزنوی
9-پاسخ فردوسی به محمود غزنوی
10-نقش شاعران مداح پیشه در ترویج دربارها
11-اشاره ای به راویان
12-گوسانان وحراره ها
13-از بین رفتن کتابها وکتابخانه های سلطنتی
کلمات کلیدی:
چند سال پیش که چهت ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه قم پذیرفته شدم ومشغول تحصیل گردیدم به اتاق استاد محترم جناب آقای دکتر محمد فولادی که شاهنامه ومثنوی معنوی تدریس می کردند مراجعه کردم.پس از معارفه وگپ وگفت چند دقیقه ای سخن از نوشتن مقاله واین جور چیزا به میان آمد.من به آقای دکتر فولادی پیشنهاد دادم که دردرس شاهنامه می خواهم مقاله ای بنویسم.ایشون فرمودند موضوعتان چیست؟من عرض کردم درباره شیر و خورشید در شاهنامه .که مقبول افتاد وفرمودند موضوغ خوبی است.که من مقاله را شروع کردم ودست به کار شدم که متأسفانه بعد از اتمام ترم اول کووید نوزده از راه رسید وکلاسها غیر حضوری شد وتکالیفمان بیشتر شد اما من همچنان به اتمام این مقاله مصمم بودم.به چند دلیل اولا اینکه موضوع جذابی بود ومن علاقمند بودم در زمینه اساطیر تحقیق نمایم.چرا که از دوران کارشناسی که در دانشکده ادبیات علامه یادداشت هایی را در این زمینه شروع کرده بودم ودر واقع بخشی از تمدن وفرهنگ هر ملتی را اساطیر آن ملت تشکیل می دهد.من در مقدمه آن مقاله یاد آور شده بودم که برای پزوهش های گسترده در مباحث مربوط به آیین مهر ومیترائیسم که در غرب پژوهش های زیادی وجود دارد باید به منابع ارمنی ویونانی قدیم دسترسی داشته باشیم که ما در ایران بافقدان چنین منابعی مواجهیم.اما امروز که کتاب ایران در زمان ساسانیان نوشته آرتور کریستنسن مستشرق ودانشی مرد دانمارکی که توسط رشید یاسمی به زبان شیرین وفصیح فارسی ترجمه شده است را تورق می کردم می دیدم که منابع بسیار ارزنده ای از منابع مذکور در این کتاب وجود دارد.رشید یاسمی در مقدمه ترجمه خود بر این اثر گرانسنگ چنین سخنی دارد که به نظر می رسد نقل این سخنان برای طالبان علم واین شناسان خالی از فایده نباشد،استاد مزبور می نویسد:«نویسنده این سطور که سالی چند است به تدریس تاریخ در دانشکده ادبیات اشتغال دارد،نقص کار دانشجویان رابه سبب این فقدان در نظر داشته،پیوسته مترصد بود که به قدر مایه قلیل خود در تدارک این نقیصه بکوشد.ولی جریان کارها ودرسهاوفراهم نبودن وسایل ضروری اورا از انجام این خدمت باز می داشت،تا اینکه سال گذشته«تاریخ ایران در زمان ساسانیان»به قلم استاد جلیل وایران شناس نبیل پروفسور آرتور کریستنسن دانمارکیA.Christensen،استاد علم لغت ایرانی در دانشگاه کپنهاگ،از طبع خارج شد.نظر به آگاهی کاملی که از تبحر آن استاد دقیق داشتم ودر سفر هایی که به ایران آمده بودند ونعمت صحبت ایشان دست می داد مکرر از این کتاب سخن رفته بود،می دانستم که قریب سی سال [یعنی به اندازه سالی که فردوسی برای سرودن شاهنامه وقت گداشت]در تألیف آن رنج برده اند وتقریبا همه منابع قدیم وجدید را،از یونانی ورومی وسریانی وارمنی وعربی،خاصه کتابهایی که در دو قرن اخیر به خامه خاور شناسان ومحققان آثار باستان نگارش رفته ،از نظر انتقاد گذرانیده اند.پس نسخه ای از آن به دست آوردم ودیدم الحق دادتحقیق وتتبع را داده اند وجامع تر از این کتابی در تاریخ ساسانی نوشته نشده است.خاصه آنکه مؤلف کیفیت مدنی آن زمان رامورد بحث قرار داده و گرد روایات وسرگذشت ها ،که در کتب دیگرمبسوطا قید شده نگشته است.»ومترجم فاضل در ادامه از انگیزه ترجمه خود چنین سخنی دارد:هنوز از خواندن این کتاب نپرداخته بودم که داعیه ای در باطن من پدید آمدوترجمه آن وجهه همت قرار گرفت.ویراست اول این کتاب با ویراستاری دکتر حسن رضایی باغ بیدی در سال 1378در 437 صفحه توسط انتشارات صدای معاصر جامه طبع پوشید.
کلمات کلیدی: