یکی از مهمترین نیازها و ضرورت های فرهنگی دانشجویان در مقاطع تحصیلی به طور عام و دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دوره دکترا به طور خاص ایجاد کارگاه آموزشی پایان نامه نویسی است.البته این ایده ای است که مطرح کردن آن برای تمامی رشته ها کارساز است.ولیکن چون رشته تخصصی من زبان و ادبیات فارسی است علی العجاله فعلا بحث خود را به همین رشته معطوف می دارم
منتهی از آنجا که در بسیاری از مواضع مطالب مشترک است مخصوصا مطالبی که درباره ویرایش وجود دارد لذا این وبلاگ می تواند مورد استفاده و بهره برداری تمامی دانشجویان در تمامی مقاطع مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد.ضمن اینکه تمامی دانشجویان ذینفع می توانند در هر نقطه ای از جهان که باشند در این تعامل فرهنگی از طریق این وبلاگ با اینجانب مشاوره نمایند.به هر تقدیر آنچه که فعلا مهم است این موضوع است که پس از گذراندن چندین ترم متوالی مخصوصا در مقاطع کارشناسی ارشد و دوره دکتری که در حقیقت دوره اجتهاد علمی است و دانشجو پس از گذراندن این دوره ها باید نظریه پردازی کند و درباره درستی یا نادرستی مطلبی با دلایل علمی حکم صادر کند ؛نفی و اثبات کند؛همچون چراغی روشنگر راهنمای دیگران باشد آیا می تواند برای اثبات صلاحیت علمی خود پایان نامه و رساله بنویسد؟چرا که «امروزه نوشتن گزارش یا رساله پژوهشی یک نیاز جهانی است و داشتن توان پژوهش انفرادی،امری لازم و واجب است.[و]لزوم پژوهش و تهیه یک گزارش پژوهشی-به ویژه در دانشگاه ها-ریشه ای دیرینه دارد.به این ترتیب که در گذشته ،فنون و حرفه ها،در کارگاه ها تعلیم داده می شد و کار آموز در زمان کسب تخصص لازم،نمونه ای از کار و صنعت خود رابه استاد ارائه می داد و جواز لیاقت و شایستگی می گرفت و استاد مهارت اورا تصدیق می کرد.»(احمدی گیوی،آئین پژوهش و مرجع شناسی،تهران،موسسه نشر هما،1373،ص75)من از دوران دانشجوئی خود زمانی که در دانشگاه علامه طباطبائی تهران تحصیل می کردم از استاد دکتر حاکمی شنیدم که ایشان با نظر استاد فروزانفر به دوره دکتری راه یافته بودند .یعنی به مرور ایام در کلاسهای درس به سبب سوال و جوابهایی که بین استاد و شاگرد در می گرفته استاد لیاقت و شایستگی شاگرد خود را می آزمود و تأیید می کرد.
با پیشرفت زمان و دگر شدن اوضاع و احوال و زیاد شدن جمعیت و پیدا شدن رشته های گوناگون برای کار کردن در بسیاری از رشته ها،از قبیل پزشکی،معلمی ،استادی ،داشتن مدرک تحصیلی و تخصصی الزامی است،از این رو در دانشکده ها وقتی دانشجویان می خواهند فارغ التحصیل گردند و به درجه و رتبه ای علمی نایل آیند باید در موضوع مورد علاقه شان که در حد خود موضوع بکری باشد و موضوع تکراری نباشد به تحقیق بپردازند.اما اینکه چگونه و در چه شرایطی این تحقیق را شروع کنند تا بتوانند از این هفت خوان که کم از هفتخوان رستم نیست عبور کنند موضوع این وبلاگ است که در پست های آینده به تفصیل درباره آن سخن خواهم گفت.منتهی اگر طالبان علم و خوانندگان این وبلاگ به هر دلیل خواستند با اینجانب در تماس باشند ،افزون بر آدرس اینترنتی از طریق تلگرام نیز با شماره 09389538159می توانند نظرات و یا سوالات خودشان را ابراز نمایند.
1-عنوان تحقیق:
نخستین مسئله ای که در نوشتن پایان نامه و رساله دکتری باید مورد توجه قرار گیرد یافتن عنوان و موضوع تحقیق با توجه به رشته تحصیلی و مورد علاقه اوست.دانشجو باید برای تحقیق موضوعی را انتخاب نماید که واقعا به آن موضوع علاقمند است . هیچ یادم نمی رود این سخن استاد دکتر شمیسا که می فرمود :دانشجویان مدام به من مراجعه می کنند و می گویند برای ما موضوعی تعیین کنید تا ما در آن موضوع تحقیق کنیم.و من می گفتم آیا تا به حال هیچ موضوعی نظر شما را جلب نکرده است تا درباره آن موضوع تحقیق کنید ؟ منظور استاد این بود که دانشجو باید خود این عشق را ایجاد کند.من یادم هست که خودم به اتاق استاد مراجعه کردم و استاد با توجه به علاقه قلبی من که درکلاس های معضم له حضور یافته بودم موضوع تهیه و تدوین فرهنگ غزلیات شمس تبریز و فرهنگ مخزن الاسرار نظامی را پیشنهاد کردند.که من با بضاعت مزجات علی رغم یادداشتهایی که در این زمینه ها گرد آورده ام و لیکن فرمان استاد را به تمامی اجرا ننموده ام شرمسارم ،اما به هر تقدیر امیدم آنست که در آینده به من فرصتی دست دهد تا موضوعات مزبور را جهت ادای دین تکمیل نمایم .باری در این زمینه سخن استاد را از مقدمه فرهنگ اشارات ادبیات فارسی جهت استفاده خوانندگان بسیار کار آمد می دانم.استاد در مقدمه فرهنگ اشارات می نویسد:«در سالهای اخیر ملاحظه می شود که دانشجویان ادبیات حتی در دوره های فوق لیسانس و دکتری حالتی بی تفاوت(به قول استاد خانلری بی اعتنا)و دلمرده دارند،رسم شده است که به استاد خود مراجعه می کنند و از آنان می خوهند که عنوانی را برای رساله ایشان تعیین کنند.من گاهی از ایشان می پرسم آیا در تمامی این سالیان دراز دانشجویی هیچ موضوع و مطلبی توجه شما را جلب نکرده است و درباره آن تحقیق و تتبع نکرده اید؟باری نوعا اهل نوشتن نیستند ،چه تحقیق باشد و چه شعر وداستان.یکی از کارهای استادان راهنما آشنا کردن آنان با مقدماتی چون معرفی منابع و روش تحقیق و حتی ویرایش نثر آنان است.گاهی عشق را باید به وجود آورد و قدر مسلم این است که با تمهیداتی باید آن را تقویت کرد.باید در همان دوران تحصیل در متون درسی و کمک درسی به دنبال مطلب یا مطالبی بود و آن ها را یاد داشت کرد.«قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.» استاد مزبور در ادامه می نویسد:«وقتی مرحوم دکتر رجایی بخارایی در کلاس فوق لیسانس درباره فیش برداری و یادداشت کردن نکات،سخن می گفت،می گفت یادداشت کنید و ورقه های یادداشت را در پاکتی قرار دهید. من حال عجیبی داشتم و تا آن زمان چندین جعبه کفش پر از یادداشت داشتم. بعد از او آموختم که برای سهولت کار در پاکت های بزرگ قرار دهم.«کلّ علم لیس فی القرطاس ضاع».(شمیسا،فرهنگ اشارات ادبیات فارسی،ج1،انتشارات فردوس،1377،ص6-7)
2- بیان مسأله:
بعد از اینکه موضوع و عنوان تحقیق مشخص شد ،دانشجو باید به بیان مسأله بپردازد.
کلمات کلیدی: کارگاه آموزشی،پایان نامه،رساله
یکی از ضرورت های مهم فرهنگی که احیای آن امروز همت همگانی می طلبد؛و همچون پیام هشدار دهنده باید تلقی کرد اشاعه فرهنگ کتاب خوانی و تالیف کتاب است .و اهمیت این پیام وقتی بیشترآشکار می گردد که ما هر روز با بی رغبتی جمعی از کتابخوانان مواجهیم واین تهدیدی بس بزرگ و گام نهادن به سوی یک فاجعه فرهنگی است که در صورت بی تفاوتی نسبت به آن می تواند پیامد های منفی بسیار ی داشته باشد.
کلمات کلیدی:
اسلامی اختصاص داده و برای ایران دو فصل آورده است مطالعه می کردم. موریس پرنو در آنجا که بعد از یک ماه اقامت در شیراز،راه بوشهر را پیش می گیرد،در بالای گردنه ها عقب گرد کرده یک نظر به کوه و دشت های زیر پا انداخته تأسف می خورد که چرا ایران را ترک می کند و خود را در وضع «آدم که از باغ عدن بیرون می شود»می بیند و می نویسد:«به گذشته چندین هزار ساله این کشور کهن فکر می کردم که چگونه هجو م های سنگین را پشت سر گذارده و سربلند کرده است،تمدن های گوناگون را چون سیلابهای خروشان که وارد دریا می شود،در خود هضم و ته نشین کرده ، از خمیره آن ها تمدّن دیگری را که رنگ ایرانی دارد به وجود آورده است!....»
و من نیز در این عوالم سیر می کردم که ناگهان «تز یا نظریّه یا فرضّیه و یا هر اسم مناسبی که بتوان روی آن گذاشت ایجاد اتاق فکر برای هر موضوع درسی در مقاطع مختلف تحصیلی که از دوره پیش دبستان تا عالی ترین مرحله موضوعات درسی در دانشگاهها و تحصیلات تکمیلی را در بر می گیرد در ذهنم جرقه زد و مرا نا آرام نمود و سریع اقدام به یادداشت برداری آن در نمونه کاربرگ طرح های پیشنهادی و مطالعاتی نمودم . با این رویکرد که برای عالمان و نویسندگان و شاعران،در بیابان بی پایان زندگی و در برابر حوادث گوناگون و هولناک طبیعت و اجتماع تکیه گاهی و نیرویی قوی تر از ایمان به خدا و عشق به حق و دستاویزی محکم تر و رساننده تر از توکلّ و توسل و جرعه ای گواراتر از رضا و شکر و راهنمایی با وفاتر از دعا و صبر نیست و بالاخره آن چیزی که انسان در زندگی مشغول و سالم و سعادتمند می نماید،محبت و خدمت به خلق است که نام دیگرش عبادت خالق می باشد و یگانه چاره و وظیفه ما در زندگی ،کارکردن به خیر یا عمل صالح است!...»
و این حقیقت که هر پیشرفتی که در علوم و فنون می بینیم نمونه بارز دیگری از راه طی شده بشر را که او را بالاخره به گفتار و کردار انبیاء رسانده است،مشاهده می نماییم .باز هم مثال می آورم «یکی از نظریه های بدیع امام جعفر صادق این است که هر چه موجودیت ذاتی دارد غیر از خدواند ، دارای ضدّ خود می باشد،امّا چنانچه بین ضدّین تصادم به وجود بیاید، بعید نیست که جهان ویران شود.
این نظریه ،خلاصه نظریه ماده و ضد ماده امروزی است که می خواهیم کمی درباره آن سخن بگوییم. «تفاوت مادّه با ضدّ ماده این است که در اتم های ماده (عناصر معمولی) بار الکتریکی (الکترون)منفی است و بار الکتریکی(پروتون)در هسته اتم مثبت ؛امّا در ضدّ ماده، بار الکتریکی (الکترون)مثثبت است و بار الکتریکی(پروتون)درهسته اتم منفی است.»(ذبیح اله منصوری،مغز متفکر جهان شیعه،تهران،جاودان،1386،ص294)
هنوز کسی آزمایش نکرده که هر گاه ،اتم های ماده با اتم های ضد ماده تصادم کند و انفجار به وجود بیایدچه خواهد شد.این نکته را نیز همه می دانند که قانون تبدیل ماده به انرژی که انیشتین کشف کرد این است:«انرژی مساوی است با جرم جسم ضرب در مجذور سرعت سیر نور.»(همان،294)
طبق این قانون اگر تمام آنچه در یک بمب اتمی یا یک بمب هیدروژنی هست مبدل به انرژی شود نیروی زیاد به وجود می آید و ژول دانشمند فیزیک انگلستان که اسمش روی یکی از مقیاس های برق گذاشته شده و در قرن نوزدهم میلادی می زیست می گفت که اگر یک کیلوگرم از ماده به طور کامل مبدل به انرژی شود و فی المثل دود خاکستر از آن به وجود نیاید،جهان محو خواهد شد.امّا انیشتین دانشمند فیزیکی قرن بیستم با کشف قانون تبدیل ماده به انرژی نشان داد که این طور نیست و هر گاه یک کیلوگرم از مادّه به طور کامل مبدّل به انرژی شود جهان نابود نمی گردد ولی تا امروز نوع بشر نتوانسته که حتّی به وسیله بمب های اتمی و هیدروژنی ماده را به طور کامل مبدل به انرژی کند.
در انفجار بمب اتمی که روز ششم ماه اوت سال 1945 میلادی توسّط دولت آمریکا،روی هیروشیما انداخته شد از هزار قسمت از جرم بمب ،نوزده قسمت آن مبدل به انرژی گردید و بقیه تفریط شد.
از حساب تبدیل ماده به انرژی در بمب های هیدروژنی ما که بدون اطلاع هستیم و دولت هائی که دارای آن بمب ها هستند و آن ها را آزموده اند؛ نگفته اند که چه مقدار از جرم بمب مبدل به انرژی می شود تا بدانیم چقدر از آن تقلب می گردد. آنها که این کار را آزموده اند به جهت حفظ اسرار دفاعی و نظامی سکوت اختیار کرده اند و لب به سخن نمی گشایند.
حال اگر ما بدانیم که هر انسانی خود جهانی است که در وجود او خورشیدهای بی شماری وجود دارد و استواری ادمی به ندیشه است که مولوی فرمود:
ای برادر تو همین اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ای
و با الهام از حدیث مشهور:«تفکر ساعة خیرُ عبادة الثقلین»
به فکر طرح پیشنهادی و مطالعاتی «ایجاد اتاق فکر برای هر موضوع درسی»افتادم .امّا «اتاق فکر think tank چیست؟ در تعریف آن گفته شده است:«ساختاری در جامعه ،سازمان و شرکت برای تفکّر جمعی و فردی است»این ساختار متوّلی هدایت ومدیریت و رشد افکار خواهد بود این ساختار می تواند ثروت نامریی ذهن افراد ،سازمانها و جوامع را به دارایی و ثروت های هنگفت و کرامند تبدیل کند.و در یک تعریف علمی تر اتاق فکر ساختاری است که می توان به یاری آن ماده را به انرژی و انرژی را به ما ترژی تبدیل نمود.
3-اهمیت و ضرورت اجرای طرح:
اگر نهادهای آموزشی را به کاخی و یا به قصری مانند کنیم ستون های استوار آن اتاق فکر خواهند بود. هر چه این اتاق ها مستحکم تر و منسجم تر و برنامه هایش سازمان یافته تر باشد آسیب پذیری این نهادها و این کاخ ها در مقابل هر گونه باد و باران بی گزند خواهد بود. پیش از اینکه جنگ نرم و جریان تهاجم فرهنگی آثار سوء خود را باقی گذارد ضرورت اجرای این طرح را که مستلزم برنامه ریزی های مداوم و مستمر و دراز مدّت است الزام می کند. این طرح را می توان سکّوی پرتابی برای درهم نوردیدن مرزهای بیکران دانش تلقّی نمود یا ماهواره ای که منجر به ابر رایانه هاست و هیچ ذّره ای از دید آنها مکتوم نمی ماند.
4-اهداف طرح :
هدف اصلی طرح حلّ مجهولاتی است که از عهده یک فرد خارج است و حل مسائلی که در گرو تلاقی اندیشه هاست. نهادینه کردن فرهنگ کار و استفاده از نیروهای تحصیل کرده و مستعد که وقتشان بیهوده و عاطل سپری می گردد. از اهداف فرعی آن می توان به تشکیل گروه حقیقت پژوه به منظور کشف استعدادها پرداخت.بیکاری آینده جوانان را تهدید می کند و شیطان هر جا انسان بیکاری را ببیند خود را متوجه آن می کند.ما نباید اجازه دهیم که بیکاری و فقر که چونان دیوی دهشتناک است مغز جوانان ما را طعمه خود سازد . چه نیک فرمود علی (ع) آن بزرگ مرد تاریخ به فرزندش امام حسن (ع) که:
«فرزندم از فقر به خدا پناه جوی،چرا که فقر ناقص کننده پدین است و دهشت زای عقل.» و نزدیک است که فقر به کفر بدل شود و خانه ای که گرسنگی و فقر به آن وارد شود،ایمان از آن خارج می شود.»
5-نحوه و مراحل اجرای طرح پیشنهادی :
نحوه اجرای آن به برنامه ریزی منظم و منسجم و سازمان یافته نیاز دارد.این طرحی نیست که در یک ساعت و دو ساعت یا یک روز و یک ماه درباره آن بتوان داوری نمود؛ این است که در وهله نخست این ایده با نظر متخصصان و دکترین به شور آید و وقتی که تصویب نهایی گردید به ثبت برسد و آنگاه از تمامی نیروهای کارآمد اجتماع برای یاری رساندن به اجرای این طرح فراخوانی به عمل آید و اعتبار های لازم تأمین گردد.
6- پیش بینی نتایج و کاربردهای عملی اجرای طرح:
نتایج آن بسیار درخشان خواهد بود.اگر بتوانیم این طرح را به مرحله عمل برسانیم به برکت این طرح ایران گلستان می شود و سنگ فرش هر خیابان از طلا می گردد امّا اجرای این طرح همّتی بلند می خواهد که «لیسَ للاِنسان الّا ما سعی».(النّجم:39)
یک ساعت تفکر از 70 سال عبادت برتر است.
تعریف مهندس علیرضا راهداری،برگرفته از سایت اتاق فکر.
اصطلاح آلفون استاد دانشگاه لوند سوئد.نجم
کلمات کلیدی:
نمونه کاربرگ پذیرش طرح های پیشنهادی و مطالعاتی
کارشناسی محترم انجمن اولیا و مربیان منطقه
با سلام و احترام
امین اله بخشی مشکول |
15/02/1393 |
با توجه به علاقه مندی اینجانب به شرکت در بخش طرح های پیشنهادی و مطالعاتی جشنواره تجارب و نو آوری های انجمن های اولیا و مربیان ،به پیوست متن کامل طرح پیشنهادی/مطالعاتی اینجانب جهت شرکت در مرحله داوری تقدیم می شود.
نام و نام خانوادگی ارائه کننده طرح پیش نهادی:
تاریخ و امضاء:
مشخصات ارائه دهنده طرح:
نام و نام خانوادگی:امین اله بخشی مشکول |
شغل:بازنشسته |
سن:49 |
میزان تحصیلات:لیسانس |
تلفن تماس:09149880370 |
پست الکترونیکی: aminbakhshi52@yahoo.com |
نشانی محل کار: |
1- عنوان طرح: «ایجاد اتاق فکر برای هر موضوع درسی»
2- تعریف و تبیین موضوع یا مسأله:
تز و یا ایده «ایجاد اتاق فکر برای هر موضوع درسی » آبشخور قرآنی دارد.وجود آیاتی چون :«وشاور هم فی الامر» و «أمرهم شوری بینهم» گواه صدقی بر این گفتار است.در گفتاری از ابو سعید ابوالخیر آمده است :«و خردمند آن است که چون کارش پدید آید[ یعنی به مسأله ای و مشکلی برخورد ] همه رأی ها را جمع کند و به بصیرت در آن نگرد ،تا آن چه صواب است ، از او بیرون کند و دیگر را یله کند ،همچنان که کسی را دیناری گم شود اندر میان خاک ؛ اگر زیرک باشد ،همه جاخاک را که در آن حوالی بود ،جمع کند و به غربالی فرو گذارد تا دینار پدید آید.» در امور علمی و فرهنگی ، حتّی شخصی و خانوادگی بارها به معضلی برخورده ایم و با مسأله ای مواجه شده ایم که به تنهایی توان حلّ آن را نداشته ایم امّا چون آن را با دیگران مطرح کرده ایم به نیروی تعامل اندیشه ها به حل آن نایل آمده ایم.
گرچه «کمال مردان بزرگ و انسان های سترگ که گاهی از آنان با نام قهرمان و یا اسطوره یاد می شود در اغلب مواقع ،حلّ مسائل معظل نبوده ،بلکه امتیاز و برتری ایشان در احساس درد مشترک (با توجه به مجهول) وتشخیص آن یعنی طرح مسأله می باشد.
همه کس سقوط اشیاء را به کرّات دیده ،توجه نمی کند.ولی افتادن سیب از درخت برای نیوتن امر مجهول جالبی می شود.از خود می پرسد چرا سیب از درخت جدا شده و به سمت زمین حرکت می کند. نه بالا می رود و نه بهطرف مایل می شود.و وقتی مسأله را به این شکل طرح کرد ،جواب فوری بود و منتهی به قبول جاذبه از ناحی? زمین می شود. تاریخ که بزرگترین آموزگار است ،هر نسلی را برای حل مسأله هایی خاص می گمارد. زمانی تمام همّ و غم و آرزوی شاعران رسیدن به ماه بود. صورت معشوق خود را به ماه مانند می کردند. که دست نیافتنی بود و از چشم ها چون پری پنهان بود. امّا ناصر خسرو هم گفته بود:
درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری چرخ نیلوفری را
اکنون سالیان درازی است که ماه آغوش خود را به روی زمینیان گشوده است.و انسان این موجود ناشناخته به تعبیر آللسپس کارل و به تعبیر پاسکال این موجودی که از نی شکننده است و برای نابودی او یک قطره نجار کافی است با وجود اینکه کرات دیگری غیر از ما را تسخیر کرده است امّا هنوز هم در عصر طفولیّت خود به سر می برد. و هر روز دامن? مجهولات او بیشتر و بیشتر می شود. «از این رو مردم ،مخصوصاً حقیقت پژوهان از تعّهد وظایفی شامخ ناگزیرند.در عصر حاضر علم مسئولیتی سترگ دارد.زیرا مسأله هایی سترگ انسان را به مبارزه طلبیده اند.بی نوایی و نادانی و بیداد ،تکاثر طلبی و تنازع بقا ،گسترش جنگ ، مسابق? تسلیحاتی ، جنگ ستارگان و جنگ نرم و ... زندگی برای آدمی را دشوار گردانیده است . انسان ها چنان که باید بر توانایی خود واقف نیستند و از نیروی فکر و اندیش? خود چنانکه باید بهره نمی برند. پس چه باید کرد؟ باید از خواب غفلت بیدار شد .«وقتی که انسان از خواب غفلت بیدار شود و بداند که او نیز در قدرت الهی سهمی دارد ،فوراً با کائنات مربوط می شود و شور و نشاط زندگی کائنات را در نفس خود احساس می کند.» به قول دیل کارنگی :«اگر جوانان به نیروی ایمان واقف باشند و بدانند که نیروی فکری چه معجزاتی دارد،مسلماً به بالاترین مقامات می رسند.»
ادنیگتون فیزیکدان و ستاره شناسی انگلیسی ، می نویسد:« هرجا که علم بیشتر به جلو رفته است ،ذهن توانسته است در آنجا چیزی را که خود در طبیعت نهاده بود به دست آورد.در مرزهای مجهول ،آثار عجیبی کشف کردیم برای اینکه منشأ این آثار را بشناسیم به تدوین نظریات جامع و بدیع پرداختیم و سرانجام توانستیم موجودی را که چنین آثاری از خود به جای گذاشته است شناسایی کنیم. دیدیم آن موجود خود ما هستیم.»
سید الموحدین ،امام علی (ع) در شعری که به ایشان منسوب است می فرماید:
أتزعم أنّک جرمٌ صغیرٌ و فیک انطوی العالم الاکبر
خطاب به انسان است :آیا می پنداری که جسم کوچکی بیش نیستی ،حال آنکه جهانی در تو پیچیده شده است.
[امام] جعفر صادق[(ع)] گفت: دنیا منحصر به یکی و دو تا نیست و دنیاهای متعدد وجود دارد این گفته امروز به طوری غیر قابل تردید به ثبوت می رسد. هزارها دنیا ، چون دنیای خورشیدی ما از بین می رود ولی «کو آزر» باقی می ماند.
این دنیاهای متعدد بر طبق نظریّه جعفر صادق به دو دسته تقسیم می شود:دسته ای از آنها عالم اکبر است و دسته ای دیگر عالم اصغر .از شماره عوالم اکبر و اصغر از وی سؤال کردند و جواب داد که جز خداوند هیچ کس از شماره عوالم اکبر و اصغر اطلاع ندارد و با هیچ عددی نمی توان شمار? عوالم را تعیین کرد.
علم امروزی این گفت? جعفر صادق را تصدیق می نماید و هر قدر نجوم پیشرفت می کند منجمین می فهمند شمار? کهکشان ها و خورشیدهائی که در جهان هست بیش از آن می باشد که تصوّر می کردند و حتّی شمار? خورشیدهای جهان از عددی که ارشمیدس معروف در سه قرن قبل از میلاد برای ذّرات دنیا ذکر کرده بود بیشتر است.
ارشمیدس می گفت شماره ذّراتی که در جهان هست عدد 10 به توان 63 می باشد یعنی اگر عدد 10 را شصت و سه بار در خود ضرب کنیم شماره ذّراتی که در جهان هست به دست می آید.
در نظر ارشمیدس ذّره عبارت بود:از کوچکترین جزء از مادّه که دیگر نتوان آن را به دو قسمت کرد و به همین جهت آن را «جزء لایتجزی» می خواند.[در ادبیات کلاسیک ما شاعران نابغه ای چون حافظ از آن به «جوهر فرد» تعبیر می کردند.حافظ گفته است:
بعد از اینم نبود شایبه در جوهر فرد
که دهان تو در این نکته خوش استدلالی است
سخن از ادنیگتون بود. ادنیگتون دانشمند فیزیکی انگلیسی که در سال 1944 میلادی زندگی را به درود گفت در آغاز این قرن و در هنگام جوانی گفته بود:«مجموع اتم هائی که در هستی وجود دارد عدد 10 به توان هشتاد می باشد یعنی اگر عدد 10 را هشتاد بار در نفس خود ضرب کنند شمار? اتم هائی که در جهان هست به دست کمی آید.
روزی که ادنیگتون شمار? اتم های هستی را با این فرمول ریاضی حساب کرد،منجمیّن عقیده داشتند که شمار? کهکشان ها به طور تقریب یک میلیون عدد است.
در آن موقع هنوز دوربین نجومی رصد خانه کوه (پالومر) در آمریکا که جهان را تا دو هزار میلیون سال نوری به چشم منجمین رسانید وجود نداشت و رادیو تلسکوپ اختراع نشده بود. اگر امروز ادینگتون زنده بود.و به وسیل? رادیو تلسکوپ ،موفق به دیدن «کو آذر» ها می شد در فرمولی که جهت شمردن اتم های جهان داده بود تجدید نظر می کرد چون دنیای ادنیگتون یعنی دنیائی که در 1900 میلادی به چشم منجمین و علمای فیزیک می رسید نسبت به دنیای امروز آن قدر کوچک است که بدون اینکه در ورط? اغراق بیفتیم می توانیم بگوئیم مانند یک فنجان آب است نسبت به آب اقیانوس.»
چندی پیش مطلبی از موریس پرنو صاحب کتاب «در آسیای مسلمان – اضطرابهای شرق»که هر فصل ان را به یکی از ممالک شرق
طبیعت از دیدگاه علم فیزیک عصر ما ، تألیف و رمز هیزبنرگ ، ص 157؛به نقل از:روانشناسی ضمیر ناخودآگاه،نوشته کارل گوستاویونگ ،ترجم? محمد علی امیری ،تهران :انتشارات علمی و فرهنگی،1377 ،چاپ دوم،ص (6-65)
مغز متفکر جهان شیعه ، امام جعفر صادق (ع) (1386)، ترجمه ذبیح اله منصوری ،مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ /با همکاری انتشارات بدرقه جاویدان ،چاپ چهارم (ناشر) ،صص 3- 301
Maurice pernot
کلمات کلیدی: