تا به حال یک کتاب دستور زبان فارسی که بتواند از هر حیث خالی از اشکال و ایراد باشد وجود ندارد.هر یک از کتابهای دستور زبان که تا به حال تألیف گردیده دارای عیب ها و حسن هایی است اما به هرحال روزی باید این کار انجام گردد و بسیار هم دیر شده است.من تعجب می کنم کشوری که اینهمه امکانات داردوبا آنهمه فرهنگ کهنسال و با قدمتی طولانی چرا باید درباره یکی از مهمترین ضرورت های فرهنگی به این شکل مورد غفلت قرار گیرد.به نظر من کار دستور نویسی از عهده یک فرد خارج است و برای این مورد باید تعدادی مجتهد ادبیات و زبانشناس با حمایت و پشتیبانی دولت گرد هم آیند و چنین مسئولیت خطیری را به عهده بگیرند.در این مورد منابع کافی هم در دست است فقط نیاز به استخراج و تصفیه فرهنگی است.بنابر این من در این وبلاگ تا آنجایی که درتوان و کارایی اینجانب باشد طرح این بحث را به عهده می گیرم و از استادان و دانشجویان و پژوهشگران ارجمند استد عا دارم در این کار فرهنگی عظیم مرا یاری کنند جوانانی که این نوشته ها به عشق آنا ن مجال بیان می یابد.
کلمات کلیدی:
از همان زمانی که با کتاب شگفتی های نهج البلاغه نویسنده مسیحی موسوم به جرج جرداق لبنانی آشنا شدم وسپس کتابهای زنده یاد دکتر علی شریعتی رادرباره شخصیت والای علی (ع) مطالعه نمودم ،در من حس غریبی ایجاد شد که الان از وصف آن ناتوانم.سپس کتابخانه ام را گشتم و کتاب دیگری درباره این ابر مرد تاریخ و انسان تمام یافتم که آن هم از نویسنده ای غیر مسلمان بود ؛از سلیمان کتانی؛مسیحی لبنانی ؛با عنوان امام علی (ع)،مشعلی و دژی؛بر این حس غریب من افزوده شد.شگفتا مردی اینچنین که تاریخ را به اعجاب وا داشته است و عدالت و انسانیت او حتی دشمنان او را نیز به اعجاب وا می دارد،چرا در میان دوستدارانش اینهمه ناشناخته مانده است.برای همین سخن گفتن از او برایم دشوار است.اما به هر تقدیر در مقامی ایستاده ام که باید از او سخن بگویم؛چون در پست های قبلی نیز به خوانندگان و مخاطبانم که در درجه نخست تحصیل کردگان ،دانشجویان و اساتیدند؛قول داده بودم که از نهج البلاغه سخن خواهم گفت؛ولی به سبب مشغله های ذهنی و کارهای فرهنگی دیگر که دارم و فرصت پرداختن به مباحث مورد علاقه خود را از من ستوده است وقت نکرده بودم تا مخاطبین خود را بیش از این در انتظار نگه ندارم.
1-علی (ع)؛زندگی و درد هایش
در اینجا از مخاطبینم عذر میخواهم که به بیوگرافی و تاریخ تولد و وفات او نمی پردازم .چرا که بیشترین هدف ما فعلا پرداختن به ابعاد شخصیت وجودی اوست.اگر به تاریخ بشریت نگاه کنیم می بینیم که تاریخ همواره از قهرمانانی یاد می کند ؛که این قهرمانان بعد از چند سال به فراموشی سپرده می شوند ؛اما علی پس از چهارده قرن و اندی نه اینکه فراموش نگردیده بلکه تاریخ می خواهد بیش تر از پیش او راکشف کند.سلیمان کتانی مسیحی لبنانی درباره این بزرگ مرد تاریخ می نویسد:«کتابم را بنام «علی ابن ابیطالب نبراس و متراس»تقدیم می کنم و با یاد نام بزرگش سر تعظیم فرود می آورم تا از او بخاطر هر لغزشی که ندانسته و نخواسته از من سرزده پوزش بخواهم؛چون قلم من بیش از این قدرت نداشت تا بتوانم آن را در عوالم پهناوری بگردش در آورم که روح این نادره مردی که برترین نابغه گیتی است به پرواز در آمده است...(کتانی،7:1349)درباره این شخصیت بزرگ تاریخ راههای گوناگونی پیش روی هر محققی است.1-یکی از دیدگاه تاریخ و مذهب تشیع است ،که علی مظهر این مذهب است.2-دوم از دیدگاه اسلام،تاریخ کلی اسلام-که همه فرق اسلامی در آن مشترکند،که علی یکی از چهره های بزرگ اسلام اولیه است.3-در آن موقع که تاریخ اسلام-که چهارده قرن بخش بزرگی از بشریت را در بر گرفته-شکل می گرفته،علی سهم بسیار بزرگ و اثر بسیار عمیق داشته،بنابر این از نظر شخصیت و نقشی که در تاریخ اسلام-که یکی از حساسترین و مهمترین دوره های تاریخی بشر است-داشته،یک محقق تاریخ و مورخ،از نظر شخصیت تاریخی اوو از نظر اثری که روی تاریخ بعدی گذاشته،می تواند اورا مورد بررسی قرار بدهد.(شریعتی،36:1361)
اکنون که در آستانه شبهای قدر و در آستانه فروغ ستاره تابان آسمان انسانیت و شهادت بزرگترین و کامل ترین انسان و آفریده های الهی قرار گرفته ام ؛از قلم خواستم تا بر آتش درون آب لطفی زند؛و از حکایت های آتشین «که از نهفتن آن دیگ سینه جوش می زند»بر صفحه کاغذ و بر صفحه لوح دل مخاطبین سخنی چند از والایی های انسانی بنگارد که هنوز تاریخ برای بر شمردن ابعاد شخصیت او در اول راه است.علی (ع)را پیش از هرچیز باید با بزرگترین کتاب ایدئولوژی یعنی نهج البلاغه شناخت.چرا که هندسه حکومت او که بیگمان حکومتی جهانی بوده است در این کتاب ترسیم گردیده است؛کتابی که نور و شعاع آن می تواند دل تاریک اجتماع بشری را روشن نماید و پرتو افشانی کند.و امّا ای علی ؛ای انسان تمام ؛من درباره فضایل تو ؛چه بگویم؟
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
ابو عثمان جاحظ(م255ه.ق)که او را امام ادب عربی شمرده اند و مسعودی وی را فصیح ترین نویسندگان سلف دانسته است،پس از نوشتن این فقره از سخنان امام «قیمة کلّ امر ما یحسن».می نویسد:اگر از این کتاب جز همین جمله را نداشتیم،آن را شافی،کافی،بسنده و بی نیاز کننده می یافتیم.(شهیدی،ح:1369)و ابن نباته (م374ه.ق)که از ادیبان بنام،و خطیبان مشهور عرب است و در عهد سیف الدوله منصب خطابت داشته است،می گوید:از خطابه ها گنجی ازبر کردم،که هرچند از آن بردارم نمی کاهد،و افزون می شود و بیشتر آنچه ازبر کردم یکصد فصل از موعظت های علی ابن ابی طالب است.(همان،همان صفحه).ولذا هرگاه پژوهنده دل آگاه خطبه ها و رساله های ادیبان عرب و چه بسا شعر های شاعران عربی زبان پس از اسلام را وارسی کند ؛آشکارا تأثیر سخنان عذب و گوارای علی (ع)را در سروده و نوشته های آنان خواهد دید.ولذا در ایران اسلامی نیز دیوان شاعران و کتب نویسندگان ازدرّموعظه های شافی امام همام بی بهره نبوده اند و نوشته های خود را با گفتارهای امام می آراسته اند تا سخنان آنان موثر واقع شده و بر دل ها بنشیند و جان ها را تسخیر کند.و آنچه موجب روی آوردن این ادیبان و استفاده سخنگویان از گفتار امیر الومنین علی(ع)بوده است؛گذشته از کمال معنی و جمال لفظ ،بلاغت است که در عبارت های امام نهفته است:گنجاندن معنی بسیار در لفظ اندک ،بدون اینکه از معنی فرو کاسته شود.[1395/4/3]
کلمات کلیدی: علی(ع)،انسان،خداشناسی،عدالت،حقوق بشر،سیاست،اقتصاد